مدیریت امور فرهنگی موزه ها
شاکله اصلی مدیریت یک موزه , چه دولتی و چه خصوصی به موضوع فرهنگ مسلط برآن بستگی دارد ( علم مدیریت – فرهنگ – موزه ) 3 واژه اصلی هستند که شناخت ارکان آنها باعث میشود تا به سهولت بتوان به اهداف اصلی برای ( هدایت – کنترل – رهبری – برنامه ریزی – اجرا) انچه به آن نیاز فرهنگی یک موزه گفته میشود دست یافت علم مدیریت یا اداره کردن اشکال سازنده و اشنایی با اجزای آن بستگی به شناخت ما از جزء جزء و بدنه همان موزه داردو مادام که به عنوان یک مدیر , قادر به شناخت اهداف و اعضای سازنده موزه ایی که در آن خدمت می کنیم نباشیم نمی توانیم بایاری ابزارهای مدیریتی ان را اداره کنیم اما موزه چه نوع مکانی است که میبایست با دانش مناسب بران مدیریت کرد ؟ فرهنگ چگونه می تواند برای مدیریت موزه کارساز باشد ؟ موزه ها مکانی غیر انتفاعی هستند که برای نگهداری – حفاظت – معرفی – نمایش آنچه به آن داشته های از سنت بجا مانده و میراث فرهنگی یک قوم یا ملت و... می گویند ساخته شده اند پس بصورت کاملامستقیم با موضوع فرهنگ ارتباط دارند علم موزه داری بلحاظ محتوایی برای انتقال و نگهداری داشته های فرهنگی خود به مدیر حاذق فرهنگی نیاز دارد زیرا آشنایی یک مدیر فرهنگی با تمام ابعاد و زوایای مختلف مدیریتی ,تنها عاملی است که سکان و رهبری فعالیتهای یک موزه را که محتوای ان را فرهنگ تشکیل داده است به عهده دارد آشنایی مدیر فرهنگی به مسایل فرهنگی هنری بصورت عمیق مسیری را در پیش روی مدیر قرار می دهد تا براحتی با تعامل و همیاری هنرمندان با مخاطبین خود ارتباط منطقی و درستی برقرار نموده تا برنامه ریزی های آموزشی موزه بصورت صحیح و کارشناسی شده و دقیق اجرا شود در دنیای موزه شگردهای خاصی برای کنترل امور موزه – جذب مخاطبین هنری – روشهای نگهداری و حفاظت از اشیای موزه ایی که همواره قدمتهای کهن دارند وجود دارد یک مدیر فرهنگی موزه میبایست مدیریت بحران در اوضاع و شرایط ناگوار محیطی را برای مقابله با آن در نظر داشته باشد که اهم آن حفظ و امنیت آثار فرهنگی محفوظ در موزه هاست برنامه ریزی و کنترل فعالیتهای فرهنگی موزه از مهمترین وظایف یک مدیر شاخص فرهنگی است که تماماً بر گرفته از میزان استعداد – اگاهی و شعور یک مدیر فرهنگی است هر چه قدر دایره اطلاعات فرهنگی و هنری مدیر فرهنگی نسبت به مکانی که مدیریت می کند وسیع تر باشد نتیجه کار مفیدتر و راندمان بالاتری بلحاظ جذب مخاطبین خود به محیط هنری موزه و پویایی ان دارد به این سبب یکی از پیش شرایط انتساب مدیران موزه ها ارتباط نزدیک رشته های تحصیلی هنری و تجربیات تخصصی آنان نسبت به درک محتوای هنری و فرهنگی اشیا و آثار موجود در موزه است زیرا باید به نوعی ارتباط منطقی بین آثار موجود در هر موزه و گردانندگان ان وجود داشته باشد تا برای اداره ان احتمال خطا کمتر شود فرهنگ موزه با موضوع اموزش ارتباط یافته و در دوره معاصر فعالیتهای موزه ها بنحوی از چهار چوب گذشته وسنتی خارج شده است دنیای جدید نوع آموزش جدید می خواهد زیرا ابزارهای آموزش دنیای مدرن تغییر یافته و موزه ها به دلیل وظایف خطیر خود که همان انتقال پیام های نهفته گذشته تاریخی است میبایست توانایی کنترل این نوع تغییرات را به لحاظ استفاده صحیح داشته باشد ابزارهای اموزشی و فرهنگی موزه ها با دنیای جدید متحول شده است و یک مدیر فرهنگی , باید با استفاده از ان بدون اینکه در محتوای پیام خود تغییری دهد آن را بدرستی انتقال دهد و این عمل فقط در سایه مدیریت قوی و با شناخت به روز فرهنگ اقوام امکان پذیر است تا این جا مشخص شد مدیریت فرهنگی موزه ها بستگی به چند شاخصه مهم مانند ( اموزش ارکان مدیریتی – آشنایی کامل با محتوای موزه ) دارد مدیر فرهنگی در درجه اول با مباحث فرهنگی آشنا است و فرهنگ را سرلوحه برنامه ریزی ها و فعالیتهای خود قرار می دهد عاملی که به مدد آن سعی در اداره کردن موزه خود دارد اما موزه ها بر چند رکن اصلی فعالیت می کنند ارکانی که مدیریت برانان برای تمام موزه داران در سطح جهانی شکل یکسانی دارد یعنی بحث( آموزش – معرفی – حفظ و احیا – پژوهش – نمایشگاه ) هر کدام از این نوع فعالیتها در چهار چوب برنامه ریزی های فرهنگی یک موزه اجرا میشوند و خارج از آن نیست و فقط پس از آشنایی با اصول صحیح مدیریتی میتوان به ان دست یافت برای روشن تر شدن مطالب هر کدام از توضیحات بالا را در شکل فعالیت موزه شرح می دهیم معرفی و اموزش موزه از مهمترین فعالیتهای موزه است هر موزه ها تلاش می کند به بهترین شکل ممکن در قالب سمینار – همایش – نمایشگاه – نشست تخصصی – گردهمایی – کارگاههای هنری و آموزشی و.... نوعی ارتباط فرهنگی صحیح و کار آمد بین آثار موزه و مخاطب خود برقرار کرند و شرط اول برای موفقیت , آشنایی با مباحث فرهنگی شی است که در باطن اثر موزه ایی مخفی است و فقط یک مدیر فرهنگی حاذق می تواند با شکار علایق و سلایق مخاطب براحتی ان را ایده پردازی و با یاری ابزارهای جدید اطلاع رسانی به روز کرده و پیام فرهنگی اثر موزه ایی خود را انتقال دهد این عمل فقط در سایه مهارت و بینش بالای مدیریتی یک مدیر فرهنگی آشنا به موضوع و مقوله موزه و اشیای فرهنگی ممکن است زیرا موزه مکانی است که میبایست همواره پویایی و جذابیت خود را حفظ کرده و مکانی امن – سالم مفرح برای مخاطبین خود باشد پس جذابیت های موزه به عنوان محلی برای تفریح از نظر مدیر فرهنگی دور نیست و در کنار آن با هدف ارتقای موزه , اموزشهای فرهنگی متناسب با سیاستهای موجود را می توان براحتی به عموم انتقال داد اما حفظ و احیا ی آثار موزه ایی موضوعی دشوار و چالش بر انگیز است شاید همگان از موزه این درک را داشته باشند که موزه مکانی برای نگهداری آثار تاریخی و باستانی فسیل شده است آثاری که ساکن و آرام در ویترین های شکیل قرار گرفته اند و صرفاً بنا به خصلت تاریخی ان یا زیبایی ظاهری ارزشمندند در حالیکه برای شکست این سکوت فرهنگی می بایست مدیر فرهنگی موزه با استفاده از امکانات موجود بین مخاطب و موزه پلی ساخته تا به این نحو انچه بصورت نهفته در شی موجودیت دارد به زبان بی زبانی گویا شود انچه در خفا است میراث فرهنگی است میراث ملموس و ناملموس و این میراث ان پیام و دانشی است که قرنها با اشیای فرهنگی موزه ها به عصر حاضر هدیه شده و برای حفظ و پاسداشت ان موضوع حفظ و احیا اشیای موزه ایی مطرح میشود و یک مدیر فرهنگی میبایست از تمام امکانات موجود بهره برداری کند تا با مدد جلب حمایت های داخلی و خارجی موزه – رایزنی های فرهنگی و ارتباطات سالم فرهنگی حمایتهای مادی و معنوی را جذب کند تا شرایط مناسبی برای حفظ و نگهداری چنین آثاری را در فضای موزه فراهم نماید و این ممکن نیست جز ارتباط قوی و روابط عمومی بالای مدیر فرهنگی موزه که در طی رویارویی افراد علاقمند – مجموعه داران و حتی مخاطبین عام نوعی حسن هنر دوستی – دانش اندوزی به همراه مباهات از داشته های فرهنگی را بین حامیان خود ایجاد کند که این خود یکی از دانش های اصلی مدیریت فرهنگی یک موزه است مدیر فرهنگی موزه الزاماً مدیر بازرگانی یک شرکت تولیدی نیست اما شرایط یک محیط غیر انتفاعی مانند موزه که پایه های استحکام خود را بر رضایت و حمایت عموم با فرهنگی مستقل و مشترک قرار داده است می بایست توان بهره وری با جلب نظر اکثریت قاطع را داشته باشد پژوهش از دیگر فعالیتهای اصلی موزه است که در گرد آوری – تجمیع – و نمایش آثار موزه ایی نقش اصلی را بازی می کند بسیاری از آثار فرهنگی هنری موزه ها نیازمند تحقیق و پژوهش اند زیرا برای ارتقای بار فرهنگی عموم و همچنین حفظ ماهیت و هویت یک قوم آشنایی فرهنگی انها نسبت به میراث خود اهمیت زیادی دارد درس های گذشته , حال و آینده را میسازد و یکی از بارزترین انگیزه های غرور پروری یک ملت محسوب میشود ملتی که هویت ندارد هیچ ندارد و این هویت با شناخت گذشته و همچنین انتقال به آینده حفظ میشود در جامعه فرهنگی دینی که الزامات اصول دین یکی از مهمترین شاخصه های فرهنگی به حساب می آیند موضوع و مباحث مذهبی برای جهت بخشی و هدایت امور فرهنگی یک موزه بسیار مهم هستند و مدیر فرهنگی موزه باید متناسب با شاخصه های مذهبی مردمی که از موزه های موجود دیدن می کنند برنامه ریزی کند آشنایی مدیر فرهنگی با مسایل و موضوعات آیینی مذهبی و سنتهای دیرپا وکهن در جذب مخاطبین و هدایت آنان به دستیابی بیشتر اهداف موزه ایی کمکهای شایانی می کند و این خود از خاص ترین دانش های مدیریتی فرهنگی موزه است عاملی که در برنامه ریزی آینده و تداوم فعالیت موزه تحت امر نقش اصلی را ایفا کرده و احتمال خطا و آزمون آن بسیار با لا است ارزش گذاری به داشته های دینی و آیینی و پای بندی به اصول فرهنگی دینی برای یک مدیر فرهنگی موزه بیشتر مواقع باعث شده است تابرای ارتقا وپیشرفت فعالیتهای حتی یک موزه مدرن هم امکاناتی را در پیشروی مدیر فرهنگی با هوش قرار دهد زیرا یک مدیر فرهنگی به عنوان مدیر یک موزه تفاوتی بین اشیای موجود در موزه خود نمی بیند و تمام اشیا به منزله فرزندان او ارزشمندند و برای نگهداری و نمایش ان از تمام امکانات موجود استفاده می کند اما گاهی خواسته فرهنگی عموم و مخاطبین موزه ها به دلیل اهمیت خاصی که به برخی آثار موزه ایی دارند کفه ترازو را به نفع موزه های خاصی پایین اورده است به عنوان مثال بازدید عمومی از موزه آستان قدس رضوی به دلیل وجود اشیای متبرک منتسب با امام رضا ع باعث رونق این موزه گشته از گذشته بسیاری از هنرمندان با ساخت آثار نفیس و اهدا آن به موزه باعث پیشرفت – توسعه و ماندگاری ان شده اند این مسئله به یقین باعث شد تا موزه دار با توسل به این نوع حمایت فرهنگی مذهبی در جذب مخاطبین و سرمایه های مادی و معنوی در جهت رشد موزه و همچنین حفظ و نگهداری دیگر اشیای موجود که ارتباطی با مسایل مذهبی و آیینی ندارند نهایت استفاده را برده و انها را از خطر نابودی و انقراض حفظ کند آخرین شاخصه فرهنگی موزه نمایشگاهها هستند شعار موزه این است که موزه با نمایشگاه زنده است موزه ایی پویا ست که بیشترین نمایشگاه را دارا بوده و در این فعالیت پیشقدم باشد موضوع نمایشگاههای فصلی – دوره ایی – مناسبتی بهترین شرایط را برای ارائه نتایج پژوهش های فرهنگی آثار موزه ایجاد می کند که در قالب نمایش آثار – افتتاح گالری خاص – نشست ها و.... موجودیت میباید پس در این مسیر مدیر فرهنگی موزه در وهله اول در انتخاب و معرفی هنرمندان طراز اول موزه خود میبایست با اگاهی تمام وارد عمل شود هنرمندان و استادان فنون هنری فقط جذب آن مدیران فرهنگی میشوند که توان درک آثار آنها و ارزش گذاری به آثار را داشته باشند و مثال خوب ان موزه هنرهای معاصر تهران است مدیر فرهنگی لایق آگاه باسواد به امور موزه ها – هنری و فرهنگی و عالم به مباحث روز هنر براحتی شرایطی را برای جذب مخاطبین و هنرمندان و استادان هنری ایجاد می کند تا به قول معروف ( کار را باید به کاردان سپرد).
گلچین آثار هنری یک نمایشگاه تخصص و بینش بالایی طلب می کند که فقط با مطالعه روزمره – ارتباط سنجیده و درست منطقی مدیر فرهنگی موزه میسر است چنانچه نمایشگاهی فاقد هر گونه ارزش کارشناسی آثار به همراه ضعف در ارائه ان باشد نه تنها از اعتبار آن موزه کاسته و آن را در حد یک مکان تجاری و بازاری تنزل می دهد بلکه نهایتاً میزان آگاهی – تخصص و شعور فرهنگی موزه را نیز به زیر سئوال می برد موزه ها مکانی برای دانشمندان هنری فرهیخته و افراد مستعدی هستند که با کسب اعتبار و آبروی فرهنگی خود معیاری برای ارزش گذاری آثار فرهنگی هنرمندان معاصر و حلقه ارتباطی هنر گذشته به آینده اند و فهم و درک این موضوع بستگی فراوان به بینش مدیر فرهنگی موزه دارد که فقط در سایه علاقمندی – دانش – مطالعه کافی – ارتباط عمیق با هنر و به روز بودن ان ممکن است در نهایت انچه به جمع بندی میرسیم با نگاهی است که به اصول مدیریت فرهنگی میشود که همان زمان شناسی – دین محوری – انسان مداری است که هر 3 در کالبد فعالیتهای محتوایی موزه ها براحتی قابلیت اجرا یافته اند همانطور که بیان شد وظایف هر مدیر ( برنامه ریزی – سازماندهی – کنترل و نظارت – هماهنگی – رهبری و هدایت ) است که مدیر فرهنگی موزه به دلیل حساسیت های بالای فرهنگی مخاطبین خود به روش های اجرای برنامه های اموزشی و فرهنگی موزه که بیشتر با هدف انتقال پیام های نهفته هنری – آیینی اعتقادی اشیای موزه میباشد میبایست با مهارت مدیریتی طرح ها برنامه های خود را تحلیل و ارزیابی کند و در این بین بحث دین محوری و انسان مداری در این گزینش اهمیت زیادی دارد این عوامل باعث میشود تا مدیر فرهنگی موزه با نظام فکری منسجم خود برگرفته از نوع اموزش تربیت صحیح به تمام امور فرهنگی موزه نظم دهد و در اجرای ان خلاقیت و ابتکاری وسیع وماندگار داشته باشد و با جامع نگری به امور فرهنگی جامعه ایی که به ان خدمت می کند پیام فرهنگی را با مشارکت مخاطبین و علاقمندان به موزه اعم از افراد عام یا خاص نگهداری و حفاظت و در نهایت به آیندگان انتقال دهد .
مریم فدایی خرداد سال 95