مریم وبلاگ

بررسی نقاشی ایرانی -7

 

مکتب دوم صفوی ( سبک اصفهان ): سبکی که در دوره شاه عباس و جانشینانش در اصفهان ایجاد شد به نام رضا عباسی معروف است در زمان شاه عباس آثار غربی شد و موضوع نقاشی چندان خوش آیند نبودند نقاشی های دیواری بسیار مقبول گردید که بازتاب سلیقه شخصی شاه بود شاه عباس مانند شاه جهان به بنا بیشتر علاقه داشت زیرا ساخت کاغذ ها کیفیت لازم را نداشت و کاغذ های ساخت خارج مورد استفاده قرار گرفته بود در این دوره هنر نگار گری تا اندازه ایی مستقل شد و به بیرون از دربار امد و بیشتر موضوعات آن مردمب بود هنر در این دوره مورد حمایت در بار بود و تصاویر رسم شده پیکره های آن تمام سطوح را میپوشاند و کمتر ازدحام در ان به چشم میخورد به چهره افراد بیشتر پرداخته میشود و دستها در کمال ظرافت است و پرداز با ظرافت تمام انجام میگرفت که بیشتر در آثار رضا عباسی مشهود است در ترسیم جانوران هم با وجود ی که به واقعیات نزدیک تر است بصورت موضوعی انفرادی میتوانست کل یک تابلو را شامل شود موضوعات مردمی بکار میرفت مانند تابلوی چوپان اثر رضا عباسی . د ر این دوره از عمق سازی در پاهای حیوانات استافاده شد در اواخر قرن 11 تاثیر هنر اروپا بیشتر شد مانند شیخ محمد اولین نقاش ایرانی که از الگوی طراحان غربی استفاده کرد و شیوه جدید را به و جود آورد امادرقرن 12 اثر چندانی از تقلید هنر اروپا دیده نمیشود بطوری که با وجود آگاهی ه قواعد پرسپکتیو و سایه پردازی باز هم شیوه خود را دنبال میکند و هنرمند این دوره سنت بومی خود را جدا از آثارش نمیداند به مرور فن نقاشی هم تغییر کرد و تاثیر هنر اروپا در تغییر شکل پوشاک کلاه سگهای دست آموز اروپایی دیده میشود علاوه بر نقاشی رنگی طرح هایی با مداد و گچ هم ترسیم شد و برخی از تصاویر را هم با قلم فلزی کار کردند که کاملا اروپایی و برخی طرح ها مختصر رنگ دارند فن آبرنگ در این دوره به کار رفت و در کتاب سازی کم کم همکاری های هنری کم شد و تصاویر آشکارتر از پیش خود را بر حواشی تحمیل کردند و دیگر حواشی پرکار دیده نمیشود در این دوره تذهیب سرسری بود و رنگها کیفیت متوسط یافت و تصاویر پیکرها فاقد شکوه و بسیار عادی شدند تاریخ گذاری نقاشی و طرح های تکی همیشه میسر نیست و راهنمای کلی برای تاریخ گذار موضوعات پیکردار سر پوش انسان هاست که در اواخر قرن 11 خیلی متنوع تر میشود یک سر پوش معمولی این دوره دستار بسیار حجیم است که گشاد بوده و چندان مرتب هم بسته نمیشود و معمولا بر سر مردان جوان بسیار خوش پوش به کرات امده است این دستار دارای گل ساقه بلندی است که از چین های تودرتو و نامرتب بیرون زده است از انواع کلاه های دیگر کلاه پوستی است زنان این دوره یا ادوار بعد برخی اوقات کلاه های مخروطی بر سر دارند که گاهی اشکالی بر آن ملیله دوزی شده است ولی اغلب از روسری های ساده یا نقش دار استفاده میکردند که گاه جغه هایی بر آن چسبیده بود و رشته مروارید بر پیشانی داشتند و زیر چانه به هم وصل میشد سر پوش های باد بزنی با لبه نوار پوستی در اواخر دوره شاه عباس و شاه صفی در بسیاری از آثار دیده میشود موضوع بیشتر نقاشی ها تک چهره از زنان دربار مانند رقاصان که چهره شناخته شده بودند تشکیل میدادند که از تصاویر این دوره میتوانیم به آداب و رسوم در پوشیدن البسه پی بریم مثلا مردم تا حد امکان لباس فاخر میپوشیدند و پارچه پوشاک زنان نسبت به مردان اعلاتر و از ابریشم و زری بود و موهایشان آویزان و جبه هایشان از پوست است جواهر از جمله بینی آویز در بخش هایی از مملکت نه فقط به شکل معمولی بلکه بسیار زیاد و برای تزئین جامه و یراق بکار میرفت اینگونه استفاده از جواهر رسمی قدیمی در ایران باب بود و پاها و دستها را با حنا قر مز میکردند و بر دست و پای دختران نقش و نگار های مفصل خالکوبی میشد نقاشی و طراحی پیکره ها در این دوره حالات و حرکات سنجیده داشت و تفاخرات ناشی از زندگی شهری را منعکس میکرد و زمینه تصاویر معمولا دارای یک رنگ بود و با شاخه و بر گهایی که با ضربات از رنگ طلا اجرا میشد ابرها در آسمان شبیه به تای چینی است و به عنوان نقش مایه های تزئینی صرف بکار میرفت تاثیر مستقیم هنر خاور دور در برخی از طرح های تک رنگ دوره شاه عباس اول آشکار است برخی از طرح ها ی پیکره ها شبیه به طرح های چینی است این آثار روح جدید دارد و هنوز هم از پرسپکتیو و سایه کاری و حجم پردازی خودداری شده و جنبه ایرانی خود را حفظ کرده است بسیاری از پیکره ها و طرح های تمرینی از حیوانات وافقع گرایی در آن دیده میشود و گاهی هنر مند به ترسیم دقیق انواع چهر ها تمایل دارد و چهر ها به نحو چشمگیر ارائه میشود و برخی از طرح ها روش کار هنر مندان را نشان میدهد موضوعات این طراحی بیشتر از مضامین روز مره زندگی و طراحی های تمرینی از مردم عادی است که معمولا در منظره ایی طبیعی قرار دارند و جای مضامین قرار دادی و سنتی را گرفته اند مانند شبانان زنان شیر دوش پزشکان زائران و مسافرانی که در سفر همدیگر را ملاقات میکنند اسبی که آب مینوشد عقابی که طعمه در چنگ دارد .

در اغلب این آثار جزئیات دقیق مناسب انتخاب و ترسیم شده و تاریخ دارند و نقاشان از آثار اروپایی و هندی هم استفاده کردند از دیگر عادات نقاشان این دوره نقاشی های بدون رنگ و یا رنگ آمیزی های ساده و مختصر است که بیشتر در آثار رضا عباسی دیده میشودشاید ازدلایل این علاقه به سادگی و دور از تجمل انصراف شاهان از حمایت کتب خطی و مصور سازی بود و نقاشان نمی توانستند با هزینه خود اقدام کنند و به این جهت سنت تصویر سازی در این دوره بسیار کم شددر قرن 11 در تصویر اشخاص چگونگی حاصل شد و شمار ترسیم صور در تصاویر کم شد و در هر تابلو یا پرده نقاشی اشخاص زیاد نبودند و نقاش ایرانی از آن به بعد با کشیدن یک یا دو صورت آدم که با قامتی معتدل و زیبا ولی با تکلف کشیده میشد اکتفا میکرد در این تصاویر تشخیص زن و مرد مشکل بود این از شیوه رضا عباسی است .

 در زمان شاه عباس دوم از سال 1062-1087 توجه زیادی به نقاشی غرب شد و هنر مندان به خارج رفتند از جمله محمد زمان که متاثر از هنر اروپا بود در این زمان بود که روش های ترسیم اروپایی اقتباس گردید و دور نما سازی غربی به نقاشی ایران وارد گردید در اواخر دوره شاه عباس دوم ظاهرا مد جدید لباس نمودار شد که ردای شق و رقی بود که ازر ساخته و به جای کمر در قسمت پایین از کمر گاه با زاویه بسیار تندی جدا میشد و دستارهای سر گرچه هنوز بزرگ و مشخص است اما خیلی تنگ تر پیچیده شده اند و در بالای آنها زائده ایی است که پیرامون موجداری به نمای نیم رخ ان میبخشید در نقاشی هی چهر ه ایی این سبک معمولا تاثیر هنر اروپا در حجم پردازی صورت ها و دیگر جزئیات دیده میشود .

علایم دوره دوم صفوی : کم شدن علاقه شاهان صفوی به سنت کتاب آرایی و کم شدن آثار مصور مکتوب تاثیر هنر اروپا در آثار ایرانی خصوصا در چهره سازی تصاویر پیکره وار کاملا عادی و فاقد هر گونه شکوه است آثار کهن تر مانند قبل توسط هنر مندان قبلی غالبا تقلید میشد سرپوش ها متنوع تر است دستار دارای گل ساقه بلند معمولا برا یجوانان بود استفاده از کلاههای مخروطی روی سر زنان اغلب از روسری های ساده یا نقش دار استفاده میشد استفاده از سرپوش بادبزنی با لبه نوار پوستی در اواخر دوره شاه عباس باب شد موضوع کثر نقاشی ها تک پیکره از زنان درباری رقاصان شاهزادگان است زمینه نقوش معمولا رنگین است و با شاخه و برگهایی که با ضربات از رنگ طلا نوعی ارائه شده که شبیه به ابر های چینی است بسیاری از پیکر ها و طرح های تمرینی از حیوانات رئالیسم کمابیش کاملی دارد ترسیم چهر ها کاملا دقیق است طراحی ها دیگر مورد پسند دربار نبود و مردمی شد بیتر طرح ها امضا دارند اما اسامی شبیه به هم است استفاده از طراحی بدون رنگ متدوال شد ترسیم 1 یا 2 آدم رایج شد و ازدحام در تابلو نیست .

پایان