مریم وبلاگ

با توجه به اینکه 5 نیرو در نهاد آدمی وجود دارد و یکی از این نیروها فروهر است عالی ترین نیروی 5 گانه هم محسوب می شود فروهر به دو مفهوم اوستا معنی شده است نخست به شکل مطلق به معنی روح مردگان و نیاکان که فروهر آنها به سان آفریده روحی باقی ماند یعنی نیروی اساسی حیات هر فرد قبل از آفریدن و به دنیا امدن فروهرش در جهان بالا موجود است و چون فردی شکل می گیرد و زاده آن جوهر حیاتی در پیکرش حلول می کند و تا دم مرگ در پیکراو باقی است و پس از آن به جایگاه اولیه اش باز می گردد فروهر ایزد نگهبان و راست روان است و می توان فروهر را به پرتو خداوندی ذره مینوی شکل آسمانی و خدایی معنی کرد برای درک بهتر فروهر به این اسطوره دینی توجه می کنیم که قبل از اینکه جهان مادی با محتویاتش آفریده شود مدت 3 هزار سال جهان مینویی پایدار بود و بنا به روایت بندهش اهورا در نور مطلق و فرهی کامل غوطه ور بود در بالا جهان روشنی و در پایین جهان ظلمت قرار داشت اهورا ابتدا به آفرینش جهان مینویی اقدام کرد در این جهان از گوشت و پوست و تن اثری نبود و همه چیز صور روحانی موجودات بعدی بود و این صور همه روح و اندیشه بودند جهان مینو 3 هزار سال وجود داشت آنگاه اهورا اراده کرد تا جهان مادی را به شکل آورد پس فروهرها یا صور و اشکال معنوی و روحانی آدمیان و موجودات نیک از جماد و نبات و حیوان گفت و گو کرد که مایلند به قالب مادی در آیند و در جهان خاکی زندگی کنند پس اهورا از آن صور معنوی موجودات مادی را آفرید و از این جهت است که در آغاز صورت و شکل اصلی مینویی و غیر مادی هر چیزی در جهان بالا بود و آنچه در قالب در امده از روی صور اصلی آن است این صور معنوی همان صور عالم مثال است که افلاطون هم مبنای فلسفه ایون خود را بر اساس مبنای فلسفه فروهر نهاد زیرا از زرتشت و فلسفه او آگاه بود پس فلسفه ideas   او متاثر از فلسفه فروهر است همچنین تمثلی از مولانا بیانگر همین اندیشه است _ سوره فرقان آیه 25-45 به این موضوع اشاره می کند و حاج ملا هادی سبزواری شارح مثنوی در تفسیر همان بیت مولوی ( مثنوی دفتر اول 425-417)در تاکید این مطلب می نویسد در حکمت اشراقی فرشتگان مزدایی و مثل افلاطون به صورت یک حقیقت جلوه گر شد و وحدت نور که همان وجود است بر ثنویت ظاهر مزدایی و کثرت عالم مثالی افلاطون حکم فرماست بوعلی سینا دانشمند ایرانی به آیات نورد استفاده حاج ملا هادی نظر داشته و در کلیت به هبوط فروهرها از عالم بالا به قالب جسمانی ناظر است و در آخر به بازگشت همان کبوتر ( تعبیر بوعلی از فروهر انسانی )به مبدا اصلی اشاره می کند شیخ اشراق از قول زرتشت :فره نوری است که از ذات خداوند ساطع می گردد و بدان مردم بر هم ریاست می یابند و به کمک آن هریک به عملی و صنعتی متمکن می گردند ( حکمت اشراق371-382)سهروردی در رساله پرتو نامه گوید هر پادشاهی حکمت بداند و بر نیایش و تقدیس نور الانوار مداومت کند او را فره کیانی دهند و فر نورانی بخشد و بارقه الهی او را کسوت هیبت و بها بپوشاند و رئیس طبیعی عالم شوند و خواب و الهام او به کمال رسد ( حکمت اشراق در فلسفه ایران باستان – ش3 )

هفت رمز نمادین فروهر : رمز اول :نماد انسان کامل

                                  رمز دوم:دست نماد نیایش ( دعا )

                                  رمز سوم :حلقه نماد پیمان الست

                                  رمز جهارم :دوبال سه طبقه نماد اندیشه و گفتار و کردار نیک

                                  رمز پنجم : زمان بی آغاز و بی انجام و نماد ازل و ابد

                                  رمز ششم :دورشته آویخته از دایره زمان نماد دو گوهر همزاد

                                  رمز هفتم :دامن 3 بند نماد اندیشه و گفتار و کردار بد

غزالی رساله ایی به نام مشکوه الانوار دارد که با آیه (ا....نورالسموات و الارض )سوره نور شروع کرده و سپس به ثنویت کهن ایرانی نور و تاریکی که پس از او توسط سهروردی گسترش یافته بازگشته و اعلام داشته که نور تنها وجود حقیقی است و هیچ ظلمتی عظیم تر از ظلمت لا موجود نیست اما ذات نور ظهور یا تجلی است و تجلی همانا نسبت است (غزالی –برگ3 الف)

جهان از ظلمت پدیدار شد ولی خدا از نور خود بر آن پاشید و هر بخش آن به فراخور نوری که دریافت با درجه اییی قابل رویت شد اجسام متفاوتند برخی تاریک برخی تار و برخی روشن و برخی روشنی بخش به این نحو مردم با هم فرق می کنند برخی از موجودات انسانی یکدیگر را تنویر می کنند و از اینجاست که پیامبر اسلام ص در قرآن ( سراج منیر ) خوانده شد (سوره احزاب 46)یا ایها النبی انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذیرا و داعیا الی ال...باذنه و سراجا منیرا .

ادامه دارد...