بازتاب آتش و نور درباور اساطیر ایران -11
نجم الدین رازی انوار و کیفیت ها و حالات روحی مربوط به نورها را طبقه بندی کرده است در مرتبه اول نور سفید که نشانه اسلام است – نور زرد که نشانه اعتقاد و ایمان است – نور بنفش که علامت احسان است – نور سبز که علامت اطمینان است – نور آبی که نشانه یقین است – نور سرخ که علامت حیرت قدسی و نور ذات است واین انوار می توانند جنبه بصری داشته باشند و به گفته رازی انوار جمال انعکاسهایی در خشنده از رحمت الهی ایند این انوار در حالات روحانی وجود دارند و در مقام های عرفانی و شهود روئیت می شوند و بر اساس درجات و مراتب جهان فوق محسوس عالم پدیده های محسوس به صور محسوس و معقول ظاهر می شود و از انجا که حقیقت وحدت است وقتی به هر کجا نظر کنی در دو عالم نور و تاریکی فقط پرتوی از انوار الهی و صفات لطقف و قهر او را می بینی .
رنگهای آتش و آفتاب نورهای جلالی اند و نور سیاه ذات است که نور علی النور است و جمیع انوار اسمائ و صفات اوست زیرا بالاترین نور است که در آن به فنا می رسیم و این نور سیاه است که پرده ایی است تاریک میان خالق و مخلوق که به ان کنز پنهان ( گنج پنهان ) گویند زمانی که سالک در سیر و سلوک خود از مراتب انوار وابسته به اسما و صفات عبور می کند و برای دریافت تجلیات هویت الهی آماده می شود این هویت تحت تجلی و تمثیل نور سیاه بر او ظاهر می شود و دیده بصیرت اورا تاریک می کند اما در درون نور ذات که سرچشمه حیات است ذات الهی در آن پنهان است .
در سوره نور آیه 35 آمده است : خدا نور آسمان ها و زمین است .
در تفسیر این آیه آمده است که این آیات متضمن مقایسه افراد مومن به حقیقت ایمان با کفار است که نوری از ناحیه پروردگار به آنها می تابد ( نور معرفت ) فره الهی – فره ایزدی .
در سوره واقعه آمده : (آیا میبینید و به نظر دقت توجه می کنید هر آتشی که آن را روشن می کنید آیا شما ایجاد کردید ...پس در مقابل این نعمت تسبیح و سپاس کن به نام بزرگ خودت) .
خداوند در این آیه انسان را در مقابل نعمت آتش به تسبیح خود فرا می خواند آتش و نور در اسلام به صورت رمز بیان شده مانند قسم به نور – آفتاب – ماه – ستارگان – صبح گاه – آسمان ( سوره های الضحی – فجر – طارق – بروج ).
در فرهنگ اسلامی شمع گرایی در شام غریبان در واقع رمز بازگشت نور و حضور دوباره قدیس در دل و خاطره هاست و شمع روشن کردن در سقاخانه ها رمز الوهیت و نماد شهیدان است شهیدانی که روح انها همان روح فروهرانی است که باز می گردند و صور مثالی آن عالم ملکوتی اند که بنا به باور ایرانیان باستان در آخرین شب سال می آیند تا رابطی باشند بین انسانها و اهورا .
گنبد و بقعه و مرقد طلایی همان رمز جبروت زمینی است و طلا رنگ خورشید و جلوه نور الهی است و گنبد رمز آسمان و گویای احدیت است و قندیل و محراب در مساجد به سان محل نور افشانی نور است که با دل مربوط می باشد ووحدت با خدا را نشان می دهد و با سوره نور ارتباط دارد رمز آتش و نور عصر باستان در فلسفه اشراق سهروردی به نوعی دیگر است از برجسته ترین اندیشه های این متفکر تطبیق عالم مثل افلاطون با فرشتگان مزدایی ابراز معنی حکیم کامل وجود نور قدوسی میان موجودات و پدیدار شدن موجودات از نور ذات خداست که تماما ریشه در باور زرتشت دارد او اردیبهشت را حافظ نور و آتش می داند و فره را نور ساطع از نور الانوار می شناسد کارکرد های رمز های نور و آتش در فلسفه اشراق او معنی شده و معنی آن بازگشت به اصل نورانی الهی و وحدت موجودات در نورانیت خدایند که پیروزی آتش بر تاریکی به سان پیروزی نور الانوار بر ظلمت جهل است .
ادامه دارد...