سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مریم وبلاگ

بررسی شهرت قالی شیخ صفی اردبیل-10

قالی شیخ صفی نماینده تفکر دوره صفویه است و در ان از عناصر خاصی بهره برداری شده است که تماما به اشکال نماد و اسطوره خود را نشان می دهند که برای درک این ویژگی های محتوایی می بایست نسبت به موضوع نماد اسطوره در قالی هم اطلاعاتی را جمع آوری نموده تا در نهایت اهمیت قالی شیخ صفی را بلحاظ زیبایی شناسی برپایه اندیشه صوفیانه آن دوره بررسی نمود .

همه صاحبنظران معتقدند هنر ایرانی  هنری است نمادگرا و کارکرد نماد را در رشته‌های متفاوت هنـری ایـران به وضـوح می‌توان دیـد ایـن مشخصـه هنر ایرانی از سوئی ارتباط آن را با اسطوره و مفاهیم اسطوره‌ای تقـویت نموده است زیرانـماد سـه خـصوصیـت بـارز دارد: در طبـیعـت اسـت، قــــــراردادی و تکـرار پذیـر اسـت پس  اسطوره بـا مشخصات کاربردی نماد مطابقت داشته و به گونه‌ای پس از زمــــانی که بشر زندگی هوشمندانه خویش را باز می‌یابد همراه با نماد و مذهب و سایر عــــوامل زندگی اجتماعی، به نظام زندگی افراد قدم می‌گذارد. 

هنر ایران از ابتدا دارای پایه و اساس عقلانی و برپایه  هوشمندی ذهن سازندگان آن بوده است و هر هنری سه بعد معرفت، عمل و آفرینش هنری داردکه  این مراحل صعودی در روح هنرمند ایرانی هم زمان عجین گشته است شاهد مثال ما نماد دایره در تفکر اساطیری است که نمایانگر اجرام سماوی و هستی و فرهنگ اسطوره‌ای است و همین نماد در کارکرد چهار گوش، نماد فلسفه و خرد تـلقی می‌گردد.  

در بررسی وزن و آهنگ،  مثلا درساختار طرح قالی اکثراً جهت نقش نگاره‌ها منحنی دوار یا به عبارتی نماد حیات و هستی است و وجود تداوم هماهنگی (هارمونی) بین فرم و محتوا که از سوئی شکل ظاهر را به محتوای تفکر اسطوره‌ای آن پیوند می‌زندو از آنجا که در هر تقسیم‌بندی فرهنگی، هر یک از دوره‌‌ها محتوای مفهومی خاصی را در بر می‌گیرد لیکن در خلق اسطوره این تقدم‌های مورد اشاره مصداق هم زمانی کاربرد ندارد به طور مثال ممکن است که حتی در حال حاضر با شخصیت اسطوره‌ای مواجه شویم که از لحاظ تقسیم‌بندی فرهنگی مرتبط با فرهنگ مردم در دوران اعتقادات جادوئی ما قبل تاریخی باشد. در تقسیم بندی ادوار فرهنگی ابتدا به زمانی برمی‌خوریم که تمامی نگرش‌های فرهنگی مردم در زمانه خویش، نگرش‌ها و اعتقاد به آیین‌های جادوئی بوده است این باورها را به خصوص در ذهن انسان دوران ماقبل تاریخ باز می‌یابیم. 

بعد از اختراع خط و یا به عبارتی وارد شدن انسان به عرصه تاریخی به دوران پیش از اسطوره باز می‌گردیم پس از آن نگرش اسطوره‌ای (mythological    )  در دورانی بعد از آن به باورهای انسانی با دگردیسی انسان به خدا و خدا به انسان (anthropomorphism ) مواجه شده و در دوره‌‌ای دیگر این باورهای فرهنگی جای خود را به نگرش متافیزیک و زمانی که خدایان از زمین به آسمان صعود می‌یابند، می‌دهد پس از ان اعتقادات فرهنگی انسان به فرهنگ مذهبی بدل شده اند این موضع در رابطه با تغییر اشکال هنری در بسیاری از دست ساخته ها در هر عصری با یک نوع اندیشه مذهبی تغییر شکل داده اند و به ظهور رسیده اند در حالیکه هیچ کدام از ماهیت اصلی خود که همان رسیدن به مرکز وجود است  فاصله نگرفته اند چیزی که در ذات همه هنرها وجود دارد و همگی قصد دارند تا با ایجاد تناسبات ظاهری در فرم, نوعی زیبایی ظاهری و با استفاده از مفاهیم نماد گرایی نقوش و طرح ها, به زیبایی معنوی و حقیقی دست یابند به این طریق به تناسب طبقه بندی لحاظ شده برای طرح‌های فرش ایرانی آن‌گونه که از حیث شکل به انواع گیاهی، جانوری، ابنیه، تلفیقی تقسیم می‌شوند بیشترین اشکال اسطوره‌ای نیز در بین همین شکل‌های طبیعی  پدیدار می‌گردد اینکه بتوانیم به صراحت نظر دهیم که ترسیم و نقش کردن این اشکال بر متن قالی دقیقاً منطبق با تأویل مفاهیمی است که امروزه توسط بزرگ‌ترین اسطوره شناسان و جامعه شناسان و تاریخ‌دانان انجام می‌شود، امری ناشدنی است لیکن این کلمات زبان نوشتاری مردمانی هستند که قدرت انتقال چنین اندیشه‌هائی را در وادی نقش و رنگ و پشم تجربه نموده‌اند .ادامه دارد...