پیشینه خط در جهان اسلام -3
در رابطه با شهر یمن منقول است در دوران حکومت ساسانی ایرانیان در یمن با نام فرس یمنی زندگــــی می کردند و همزمان با ظهور اسلام ساکنان شمال و شرق و جنوب عربستان کاملا عربی نبودند و طوایفی غیر عـــرب در انـــــجـا می زیست و عراق تماما جزو خاک ایران بود و شهرهای تیسفون – انبار – حیره توسط ایرانیان ساخته شده بودند و قاعدتا خط مسند یمنی از خط ایرانی بی بهره نبوده است همینــــطور خـــــط ( جزم ) که در زمان ظهور اسلام در مکه و مدینه رواج داشت و کاتبان کمی به ان می نوشتند این خط تقلید ناقصی از خط مسند یمنی بوده که توسط مهاجران یمن به مکه و مدینه رسید خطوط رایج عربستان خطوطی بودند که در حیره – در مکه و مدینه و در یمن رواج داشت که در مکه و مدینه به ان جزم و در یمن به ان مسند می گفتند خط جزم و مسند توسط حمیری ها منتقل شده بود که از آخرین ساکنان یمن بودند این خط به شکل مفرد نوشته می شد و بدون نقطه بود و بهترین سند ان خط گور امری القیس است که نشان دهنده ارتباط نزدیک بین قلم پهلوی و سریانی ایرانی است و خطی که بعدها بنام کوفی شهرت یافت در واقع قلمی از خط مسند بود زیرا تا سال 80 ه.ق ایرانیان و مسلمانان با خط موسوم به کوفی آشنایی نداشتند و حتی سکه های صدر اسلام با خط (گشتک دبیره) از خطوط هفت گانه ایرانی ضرب می شد در حقیقت در سال 60 ه.ق دانشمند ایرانی بنام ابراهیم سیستانی یا سگزی در خط مسند ابتکاری بخرج داد و 15 حرف اوستایی را به جای حروف خط مسند استفـــاده کرد و خــط ( معقلی ) بر پایه ان ساخته شد این خط ابتدا در نوشتا ر وسپس در تزئین بناها بکار رفت این خط بعدها در شهر کوفه رواج یافت در رابطه با این موضوع در کتـاب ( خط العربی و تطور فی العصور العباسیه فی العراق ) نوشته سهیله یاسین صفحه 69 آمده است ابراهیم سگزی قلم جلیلی و ثلثین را که از اختراعات اولیه خط دردوران اموی بود اختراع کرد و ایرانی ها این خط را استفاده کردند و با نام خط معقلی رواج دادند این خط بعدها بنام خط کوفی مشهور شد در حالیکه خط کوفی همان خط مسند است که در گذشته توسط یمنی ها استفــاده می شد همچنین ابن ندیم در کتاب الفهرست صفحه 13 نــقــل می کند قلم جلیلی پدر اقلام اسلامی است ( قلمی که ابراهیم سیستانی اختراع کرده بود )در واقع از نمونه قلم کوفی تا قبل از سال 80 ه.ق نمونه ایی در دست نیست و انچه بنام خط کوفی مشهور است همان قــلم ( معقلی – جلیلی – ثلثین ) است این اقلام تا سال 280 ه.ق رایج بودند و بعدها با رواج قلم نسخ این اقلام منسوخ شدند و علت ان ظهور کاتبانی بودند که سعی داشتند از بی سر و سامانی اقلام اسلامی کاسته و در خط اسلامی تحول و قانونمندی ایجاد کنند از نمونه خط معقلی نمونه اش در کتیبه برج لاجیم همدان – رسک – رادکان است در کتیبه برج لاجیم خطوط کوفی ابتدایی دقیقا قابل انطباق با خط و حروف اوستایی است بعدها یوسف سیستانی دو قلم دیگر بنام های دیباج – سجلات را از قلم معقلی استخراج کرد دیباج واژه ساسانی است و خطی بود که روی پارچه های ابریشمی نوشته میشد و به این نوع پارچه ها دیباج می گفتند همچنین از دیگر اقلام رایج ان زمان قلم پیر آموز و قلم اصفهانی است در رابطه با تحول اقلام اسلامی دوره اموی و بنی عباس روایت است «کاتبان ایرانی در دستگاههای دولتی و دیوانها حضور فعال داشتند و در رواج و تحول و تکوین خطوط اسلامی سهم به سزایی داشته اند مانند ابن مقله بیضاوی شیرازی از شاگردان ( احوال ) که از دست پروردگان ( آل برمک ) در دوره عباسی است و خط توسط او در قرن 4 ه.ق کامل گردید» ( صفا , 1380 : 155 ) ابن ندیم در ارتباط با شیوه های متفاوت نگارش این دوره ها می گــوید « خطوط که مصاحف را با آن می نویسند به نام های مکی – مدنی – بصری – راصف – التئیم – معقلی – مشتق – تجاوید – سلواطی – مصنوع – حائل – پیر آموز که ایرانیان ساختند می باشد » ( ابن ندیم , 1343 : 7و11) یعنی تا ان زمان اقلام متفاوتی برای نگارش متون بکار می رفت در واقع خط کوفی در زمان ابن ندیم منسوخ شده بود و بجای ان از خطوط فوق استفاده می کردند و یکی از خطوط رایج خط پیر اموز بوده است او می گوید این خط همان خطی است که به کوفی ایرانی شهرت دارد این خط از قلم جلیلی گرفته شده و خاصیت خطوط پهلوی و اوستایی در آن بسیار است همایون فرخ بنقل از ابن ندیم درباره خط کوفی عینا می نویسد « پس از انکه خط از حمیر به نقاط دیگر عربستان نشر یافت اول به مکه رسید مکی نام گرفت بعد به مدینه رفت مدنی شد سپس به بصره امد و بصری نامیدند آنگاه به کوفه رفت و کوفی نامیده شد » ( همایون فرخ , 1384 : 709 و710 ) در نتیجه خطی که بنام کوفی شهرت یافت همان خط مسندی است که توسط حمیریان در یمن از ان استفاده می کردند و شکل ناقص ان خط جزم بود که توسط قبایل مکه از آن استفاده می شد در رابطه با زبان و خط رسمی ایران دوره اسلام می بایست به این موضوع تاریخی اشاره داشت که زبان و خط فارسی در سه مرحله و سه ناحیه تغییر کرد ابتدا در نواحی غرب ایران بود که در سال 11 ه.ق توسط اعراب اشغال شد و در تغییر زبان زودتر وارد مرحله تازه ایی گردید اما مناطق شرق و شمال ایران تا سال 80 ه.ق نسبت به هر گونه تغییر زبان و خط پایداری کردند و خط پهلوی تا ان زمان باقی ماند تا اینکه در دهمین سال حکومت عبدالملک بن مروان خلیفه 5 امـــوی ( سال 75 ه.ق ) حجاج بن یوسف حاکم ایران و عراق شد و در سال 81 ه.ق زبان و خط دیوانهای حکومتی از فارسی به عربی تغییر یافت در مناطق شرقی ایران حاکمان ایرانی همچنان در راس بودند و از خط و زبان پهلوی ساسانی در خراسان و دستگاههای اداری و حکومتی به شیوه ساسانیان استفاده می کردند این امر تا اواخر خلافت هشام بن عبدالملک ( سال 125 ه.ق ) ادامه داشت . ادامه دارد.