سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مریم وبلاگ

رنگ - نماد وسنت در هنر ایرانی - اسلامی -2

رنگ - نماد – سنت

و در آنجا پیرامون عرش رنگین کمانی بود به دیده چون یک زمرد / قرآن کریم :36:24 .

    در عرصه هنرهای سنتی و صنایع دستی ایران پیش زمینه های فرهنگی – تاریخی اسطوره ایی بچشم میخورد که همگی در تکوین صورتهای هنری هر دوره ایی از هنر دخالت مستقیم داشته اند و در این بین عناصری مانند خطوط – احجام – نقش ها – طرح هایی دیده میشوند که هرکدام بنا به وظیفه بصری خود در انتقال مفهوم والای فرهنگی نقش موثری داشته و با زبان ساختاری نمادین در انتقال ادراکات باطنی عمل کرده اند یکی از این نشانه ها و عناصر خاص رنگها هستند که بر پایه اندیشه ایی سعی داشته اند تا به  معرفی ماهیت ازلی خود در اشکال متنوع هنری بپردازند زیرا هنرمندان سنتی ایران با شناخت کامل از مبحث نور و رنگ هیچگاه رنگها را به منزله یک عنصر تزئینی صرف نمیدانستند و در نقش اندازی فرم های خود از رنگ بعنوان نماد و نشانه خلقت و آفرینش الهی سود برده اند در نتیجه شناخت ماهیت رنگ یکی از دلایل استفاده درست و منطقی آنها از رنگها  بود  که  راهی برای تعالی معنوی هنرمندان قلمداد میشد این موضوع باعث گردید تا هنرمندان شناخت و معرفت خاصی نسبت به ذات رنگ ها داشته و آن را مطابق با آموزه های الهی تقویت نموده تا راهی برای رسیدن به رشد باطنی قلمداد نمایند شاید یکی از دلایل ماندگاری و تاثیر گذاری ظواهر آثار کهن ناشی از این نوع تفکر باشد که در گذشته بین هنر - صنعت و عارف - هنرمند هیچگونه تفاوتی  نمی دیدند  و  برای آنان عناصر تزئینی رنگین   می توانست جایگاه ویژه ایی در انتقال یک باور و یا فرهنگ قومی و ملی ملتی  داشته باشد  .

برای شناخت منشا رنگ می بایست به گفته فیثاغورث رجوع کرد که می گفت « یک روح جهانی به درون همه چیز نفوذ می کند که ماهیت آن شبیه نور است » [1]بدنبال این نظریه اعتقادی ایده های عارفانه ایی از صاحبنظران مطرح شده است که معتقدند اولین جزء کلمه آفرینش از نور بوجود می آید و حرکت دومین و رنگ سومین جزء آن است .

با توجه به اعتقادات مردمان  اعصار گذشته دیدگاههای متفاوتی نسبت به منشا نور وجود داشته است مثلا دانش کهن اعتقاد دارد جهان از آتش کیهانی اولیه یا یک نور سفید بوجود آمد و این نوری الهی است که می تواند منشا همه رنگها باشد همچنین در علم فیزیک ثابت گردید دانش رنگ بر پایه قوانین نورانی است و بصورت هفت رنگ از طیف های اصلی آشکار میشود موضوع رنگ و نور کارکرد باطنی و ماهوی دارد و نه تنها دراندیشه اسطوره ها بلکه در علم روز هم اثبات شده است و تاثیر عجیبی بلحاظ درمانی – روانی – عاطفی و باطنی  بر انسانها  میگذارد .

همانگونه که علم ثابت کرده است رنگ از انقطاب نور بوجود آمده و این نور از عمده ترین مشخصه هنر هاست نور رنگی حتی در هنر های زیبا ی قرن 19 میلادی باعث شد تا مکاتب نقاشی بر اساس بازتاب نور رنگی بوجود آید در مجموع مطابق با تعالیم ادیان , نور نمادی از عقل الهی شمرده میشود و آن را سرچشمه همه رنگها می دانند این نور الهی جلوه خداست و تجلی ماورایی آن از اصلی ترین محور زیباشناسی هنر در عرفان و معنا معرفی شده است بنحوی که در معماری بناهای اسلامی رنگها را با ترفندی خردمندانه باسفال و سرامیک سازی و سطوح درخشان برای شکار نور بکار بردند و در طرح های خود با کمک  نور و سایه تقابل شدید رنگی میساختند و رنگها را از تکثیر نور بدست میآوردند تا  بدین شکل نمایانگر کثرتی  باشند تا  با وحدت ارتباط ذاتی یابد  در تفکر هنر اسلامی رنگ سفید نمادی از وجود مطلق و رنگ سیاه نمادی از اصل تعالی است و رنگهای فیروزه ایی – طلایی جلوه ایی از معنای باطنی رنگها می باشند این نحوه اندیشه سبب شد تا از رنگ در نقوش و طرح ها و سطوح متفاوت هنری از قالی گرفته تا کتاب آرایی و نگارگری استفاده  کنندو به اصل آن قداست و آرامش خاص معنوی بخشند بشکلی که مثلا با رنگ سفید تضاد جالبی را با فضای منقوش طرح ها در هنر گچ بری بوجود آوردند تا خلوت و سکوت را که یکی از مشخصه های هنر اسلامی است در فضای معماری ایجاد کنند و یا رنگ لاجوردی کاشی های بیرون بنا به نشانه صلح روح انسان را متوجه درون و مراقبه نموده تا انسان مومن در چنین فضای معنوی به عروجی لایتناهی دست یابد هنرمندان در تمام دوره های تاریخ هنر ایران با شناخت کافی از ماهیت رنگها سعی کردند تا منشا هنر اسلامی را که همان اقرار به یکتایی خداوند است را از طریق رنگها – فرم ها – نورها و... نشان دهند و معنای ذاتی هنر را در صورتهای متفاوت هنری آشکار کنند .

با نگاهی به هنر ایران دیده میشود که تمام اشکال هنری سرشار از روح معنویت است زیرا با اینکه صورت و اشکال این هنرها ترکیبی از رنگ و خط و حجم است اما یک حقیقت درونی را بازتاب می دهد که سبب شد تا هنرمندان در رنگ آمیزی و شکل دادن صورت هنر خود حساسیت و دقت خاصی داشته باشند که نماما برگرفته از معنای باطنی آن است بگفته دکتر نصر « معنویت چیزی جز ساحت درون یا باطن نیست که البته در ساحت ظاهر هم عنصری از معنویت هست چون هیچ چیز در عالم نیست که در نفس وجود خویش بازتابنده سرچشمه همه هستی نباشد پس این رایحه معنویت را میتوان در هر کجا یافت » ( نصر , 1385 :246 )حال چیزی که باید به آن دست یافت معنویت رنگ است که توانسته معنای نمادینی در تفکر هنر اسلامی داشته باشد زیرادر کلام الهی و نظر عارفان منش مهمی نسبت به رنگ وجود دارد و آن مفهوم مطلق رنگ است که دیدگاه عمیقی نسبت به رنگ را بوجود می آورد و آن توجه به باطن و معنای اصلی رنگ میباشد که به آن رنگ الهی لقب داده اند ( و این رنگ برترین رنگ است / سوره بقره : آیه 138 ) .

در قرآن کریم رنگ را نشانه الهی و رمز حکمت بصورت نماد معرفی کرده است و آن را نشانه اهل خرد می داند ( سوره نحل : آیه 13 ) در حقیقت برای شناخت مفهوم باطنی رنگ و ارزش گذاری آن درک معنوی اش مهمترین اصل است که می بایست در نظام نشانه ایی رنگها با گفتمان خاصی پیگیری شود .



[1]   - برای مطالعه بیشتر نک :کتاب سرگذشت فیثاغورث / تالیف پیتر گورمن /ترجمه پرویز حکیم هاشمی / نشر مرکز / تهران / سال 1367.