سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مریم وبلاگ

پوشاک و شخصیت زن ایرانی -5

مروری بر جایگاه و موضوع شخصیت زن ایرانی ادوار تاریخی

   مطالعه تاریخ شخصیت سازی زنان ایرانی همواره قابل تعمق است که یکی از عوامل ان تاثیر فرهنگ هایی است که در ادوار تاریخی بر فرهنگ غالب ایران تحمیل شده است زیرا ایران همواره مورد حمله سایر ملل قرار گرفته و فرهنگ ایرانی با تلفیق فرهنگ های مختلف ملتها سنتهای جامعه را دستخوش تغییر قرار داده است اصلی که توانسته براحتی بر اصول فکری و قواعد فرهنگی ایرانیان بویژه نحوه اعتقادی انان به موضوع زن موثر باشد بدین ترتیب تصویری که از زن در هنر ارائه می شود متاثر از نوع دیدگاههای اعتقادی و باورهایی است که نسبت به زن بوجود امده و در هر دوره تاریخی دیدگاهها و تلقینات مختلفی نسبت به زن را در جامعه سنتی بوجود اورده است مثلا «...در جامعه اولیه عصر باستان مفهوم خانواده و زن به شکل امروزی نبود و زن مفهوم خاصی داشت زیرا اسطوره شناسی و هنر ،     زن را در این دوره تاریخی مظهر نعمت می داند چرا که در دوره مادرشاهی  فعالیت کشاورزی و اعمال اقتصادی به همت زنان صورت می گرفت و دوام وبقای جامعه به دست زن بوده است  مانند ریاست قبایل و همچنین احترام به جد مادری  زیرا زن با  مرد در کار تولید و رفع نیاز زندگی همکاری داشت  و از طرفی تولید مثل و استمرار نسل به طور فطری و طبیعی بر عهده او بود لذا ارزش  واهمیت زن نسبت به مرد افزایش یافت  در دوره مادرشاهی؛ حق فرمانروایی؛ حق قضاوت ؛ حق اداره امور خانواده ؛ و توزیع خورد و خوراک و آنچه زندگی بشر وابسته به آن بود ؛ همه در دست زن بوده است؛ مرد به شکار می پرداخت؛ و زن حق توزیع داشت اختلاف نیروی بدنی قابل ملاحظه نبود و حتی در این جامعه  ابتدایی وظایف سنگین به عهده زن گذاشته شده بود زن مقامی برتر نسبت به مرد داشت تا جاییکه  نگهداری آتش ؛ نگهبانی خانه ؛ تهیه و پخت غذا ؛ ساختن ظروف سفالی ؛ نگهداری فرزندان باعث اولویت زن نسبت به مرد شد و اداره کارهای قبیله به دست او افتاد. در عین حال سلسله انساب خانواده به نام زن خوانده می شد این نحوه اولویت زن بر مرد به صورت عصر مادر شاهی در فلات ایران شروع شد؛ و یکی از خصایص ساکنان ایران بود که بعدها در آداب آریاهای فاتح وارد شد ه است  علاوه بر رهبری اقتصادی و اجتماعی مقام روحانیت نیز از امتیازات زن بود؛ و ایرانیان مانند همسایگان خود مذهب مادرخدایی داشته اند و در نواحی مختلف ایران پرستش الهه مادر رواج داشت که نمونه ان در ایران مجسمه ملکه عیلام  نا پیراسو است که معرف وضع اجتماعی زن در آن روزگار می باشد  ..»[1] بعدهاحضور سه دوره تاریخی ایران با ظهور مذهب زرتشت تغییری بنیادی بر جایگاه نظام زن مادر خدایی فلات ایران گذاشت که مطالعه تفکر زرتشت نسبت به موضوع زن موید ان است به نحوی که با تعالیم مزدایی زن و مرد یکسان پنداشته شد و در ارتقای مقام زن تاثیر جدی گذاشت زیرا در دین زرتشت هر انسانی که از دانش و نیکی برخوردار باشد محترم است و در کتاب بندهش فصل 15 تاکید میکند در آغاز آفرینش به خواست اهورا مزدا از دو ساقه ریواس دو انسان خلق شد که هر دو از یک سرشت بودند و اهورا مزدا با هر دو یکسان سخن گفت و هردو را به انجام کردار و گفتار و اندیشه نیک دعوت نمود با توجه به این تعلیم بر می آید که بین زن و مرد هیچ تمایزی نیست و از روز آفرینش زن و مرد یکسان بودند و در پایان جهان هم برابرند همچنین در آخر زمان از 30 نفر یاران منجی نیمی زنان اند و از شش امشاسپند زرتشتی 3 امشاسپند ضمیر مونث دارند در این میان تعدادی از ایزدان جنبه زنانه داشته و ایزد دئنا یا وجدان و چیستا بمعنی خرد و دانش مونث است در ارتباط با احکام اجتماعی زن زرتشتی در صف همسری یک مرد قرار دارد نه در ردیف اموال و یا تابعین او و در کلیه حقوق با مرد برابر است زن در زندگی خصوصی اندیشه زرتشت از آزادی کامل برخوردار بوده و پس از مرگ به روان فروهر زن و مرد یکسان درود فرستاده میشود زنان در دوره قرون اولیه زرتشت ( هخامنشی ) از حقوق متعالی برخوردار بود که نمونه آن الواح بجا مانده از تخت جمشید میباشد که زنان و مردان با هم مشارکت داشته و حقوق و مزایای جنسی برابر دریافت می کردند تا اینکه بعد از سقوط هخامنشی جایگاه زن سیر نزولی پیمود وسپس در عصر ساسانی اهمیت یافت زیرا سیستم حکومت به طریق موبد شاهی اداره میشد که سبب گردید تا زن ایرانی تحت تعالیم زرتشتی گری امتیازاتی جدید بدست آورد «...از کارنامه اردشیر بابکان اینطور برمی آید که شخصیت زن از همان آغاز کار محترم شمرده می شد؛ و زن از موقعیت خاصی در دوره ساسانیان برخوردار بوده است تا جایی که در پندنامه آذرپاد( مهر اسپند) به پسر خود اینطور می گوید: اگر تو را فرزندی است؛ خواه دختر و خواه پسر او را به دبستان بفرست تا با فروغ خرد و دانش آراسته گردد و نیکو زندگی کنددر این زمان دختران نه تنها در حقوق بلکه در تکالیف و مسئولیت ها نیز در ردیف پسران خانواده بوده اند حتی پس از درگذشت پدر خانواده حق ولایت با مادر بود؛ و ریاست خانواده به او تفویض می گشت...[2]»برای مطالعه و شناخت وضعیت و شان زن ایرانی دوره اسلامی می توان به کتاب زن در عصر مغول تالیف خانم شیرین بیانی رجوع کرد «...در بیشتر ادوار تاریخ اسلام زنان رسما در امور سیاسی دخالت نداشتند مگر در موارد خاص که زنی بر اساس لیاقت و شجاعت خود در عرصه جامعه و سیاست قدم نهادند در دوره استیلای ترکان از لحاظ شباهت آداب و رسوم سنتهای قبیله ایی آنها به اهمیت و قدرت سیاسی زن برمی خوریم که زمینه ایی مساعد برای زنان فراهم نمود از زمان حمله مغول حدود 2 قرن از تسلط ترکان می گذشت و در این زمان زن بنا بر سنت قبیله ایی آسیای مرکزی حقوق خود را در ایران تثبیت نموده بود ترکها مانند مغولان برای زن اهمیت قایل بودند و مرد و زن حقوق مساوی داشتند زنان در کارهای خانه، گردش چرخ اقتصادی، جنگ و همچنین در امور سیاسی و مسائل گوناگون همپای مردانشان مشغول فعالیت بودند همچنین زنان در این دوره اموال و ثروتهای خاص خویش داشتند و به مقامات مهم نائل می شدند و همچنین در موقع لزوم زمام امور قبیله و یا ایل را در دست می گرفتند دوره غزنوی زنان نقش خود را بطور غیر مستقیم و در خلال اقدامات سیاسی، مانند مساله جانشینی سلاطین، سیاست نزدیکی با دولتهای همجوار، عقد معاهدات صلح و نظیر آن ایفا کرده انددر این دوره ازدواجهای سلاطین با دختران حاکم رواج داشت که بیشتر جنبه سیاسی و مادی داشتند که بمنظور نزدیکی به سلطان و یا تشدید رابطه دوستی با او بوده است در دوره سلجوقی بتدریج زمینه نفوذ پذیری سنن قبیله ای زیاد شد و مثل گذشته تظاهر و تعصب مذهبی نداشتند زنان از پس پرده بیرون آمدند و قدرت و مقامی را که در سرزمینهای موطن خود داشتند باز یافتند. در این دوره زنان بسلطنت و حکومت رسیده و مستقیم یا غیر مستقیم در کار سلطنت شوهران یا فرزندان خود شریک بودند در زمان حکومت سلجوقی و سپس اتابکان زنان نقش بسیار موثری را در تشکیل و دوام حکومتهای محلی ایران به عهده داشته اند و موفقیتهائی در مقابل ایلخانان به دست آورده انددوره خوارزمشاهی دوره مهمی از لحاظ حکومت زن بر ایران است مغول سنت احترام و اهمیت نسبت به زن را بر زمینه مطلوب و استواری که در طول دو قرن و نیم در ایران فراهم شده بود، گسترد در واقع عصر مغول  عصر برابری زن با مرد است زیرادر زمان مغول بنا بر سنت و آداب و رسوم آنها زن در قبیله دوشادوش مرد کار میکرد، از حقوقی تقریبا مساوی با او برخوردار بود و هیچ فعالیتی به تنهایی اختصاص به مرد نداشت شغل مرد محدود بود ولی کار زن نامحدود بود.در زمان مغولها همسر اول  بمنزله بزرگتر سایر زنان و در مورد خوانین بمنزله خاتون مهمتر و برتر و بعدها در نزد سلاطین بمنزله ملکه بوده است.در دوره ایلخانی و پس از رسمی شدن دین اسلام در نزد این سلسله مهریه نیز متداول گردید که در بین سلاطین و شاهزادگان و امرا مقدار آن بسیار زیاد بوده است در کل عصر مغول زنان درمورد حقوق مادی و تملک ثروت و املاک می توانستند با مردان برابری کنندبخصوص که در دوران اولیه تکوین حکومت در گرداندن چرخ های اقتصادی جامعه ایلی نقشی مهمتر و برتر از مردان را برعهده داشته اند آثار هنری به جا مانده از عهد مغولان و تیموریان نشان از فرهنگ تلفیقیاز آداب و سنن جامعه ایرانی کهن ، جامعه اسلامی ، جامعه قبیله ای مغولان و برخی سنتهای جامعه چین را نشان میدهد که از طریق مغولان وارد ایران شده بوداز این دوره تا اواخردوره صفویه هیچ تصویر طبیعی و محسوس از ایشان در هنر ارائه نمی شود و زن نه تنهافاقد هر گونه نمود تزئینی است بلکه به سمبل و نمادی از یک سلسله مفاهیم ذهنی تعبیرمی شود برای شناسایی موقعیت اجتماعی و اعتقادی نسبت به زنان دوره صفویه شناسایی تاثیرات دوره قبل ایران مهم است زیرا حضور مغولان در ایران زمینه ساز پذیرش عموم نسبت به سنت ترکان شد تا جائیکه  پس از حمله مغول از فشار جامعه پدرسالار بر زنان بطورمحسوسی تقلیل یافت  اما بتدریج که قدرتمندان جدید با فرهنگ پدرسالاری ایرانیان آمیخته شدند بار دیگر موقعیت زنان نزول کرد وباتشکیل سلسله صفویه زنان ایران وارد دوره جدیدی از حیات خود شدنددر این زمان به تدریج از فعالیت زنان کاسته و سوارکاری و تیراندازی به فراموشی سپردهشد چادر و روبنده انداختن از زمان شاه طهماسب رواج یافت بیشتر نمود تاریخ هنر نگارگری عهد صفوی تاریخی پر تحول و تنوع است ومقطعی از تاریخ هنر ایرانی است که بصورتوسیع و گسترده بر دوره های بعدی خود اثر می گذاردسنتهای نگارگری ایران  صفوی چهره ایکاملاً دگرگون از زنان را ارائه می دهند که دیدی ملموس و طبیعت گرایانه نسبت به محیطاطراف و من جمله نسبت به زنان دارد همچنین  از زن دوره افشاریه آثار زیادی برای مطالعه در دست نیست و به احتمال زیاد ادامه دوره صفوی است اما زن در دوره زندیه با ادامه موقعیت اجتماعی زنان دوره نادر مجالی برا ی مطالعه می یابد تاریخ زندیه همچنان تاریخی مذکر بوده و سنت های جامعه پدرسالاری هنوز بهقوت خود باقی بود و این وضعیت تا دوره قاجار ادامه یافت [3]در جامعه پدرسالار عهد قاجار زن نه تنها مقام و منصبی نداشت، بلکه حق هیچ گونه مشارکت در زندگی اجتماعی هم نمییافت و حتی  بحث مشاغل برای زنان در این دوره منظور مشاغلی است کهزنان به جهت نیاز مالی و گاه از سر تفنن در منزل انجام می دادند وهیچگاه نمی توانستموجبات ارتباط اجتماعی را فراهم کند البته منظور زنان شهری است نه زنان روستاییکه الزاماً در امر کشاورزی و دامداری فعالیت داشتندشغلی که در این دوره زنان بسیار به آن میپرداختند و در نقاشی ها به جا مانده است حرفه مطربی و رقاصی بود که البته آوردنمطرب و رقاص بیشتر در انحصار دربار بود در اواخر این دوره، موضوعات نقاشی تغییر کرده و به موضوعاتی متنوع  تبدیل شد و در اینمیان تصویر زن نیز مورد تحول قرار گرفت و با مادیت بخشیدن به پدیده های زندگی، هویت زن نیز هویتی شعرگونه بدست آورد بیشتر این تغییر نگاه به شخصیت زنان این دوره  را باید در دوران صفوی وارتباط آن با کشورهای همسایه و روابط متقابل فرهنگی و هنری با غرب جست زیرایکی از موضوعاتی که مکرر مورد توجه نقاشان درباره فتحعلی شده بود زنانرقصنده و نوازنده است که غالباً برای تزئین و آرایش تالار به کار می رفته است تا جایی که  گاهی این نقوش اشکالی نمادین به خود گرفته و گاه به سمت طبیعت گرایی رفته است ولی تصویر زن هنر قاجار و بطور مشخص در صنایع دستیاین دوره عمدتاً تحت تاثیر هنر اروپاست و در نتیجه شخصیت و روحیات دیگری را بیان میکند که قرابت چندانی با زن ایرانی ندارد هر چند خصوصیات نگارگری ایران را هنوز درآن می توان دید بگفته خانم بیانی در این کتاب  قالیچه هایی که موضوع آنها را زنان زیبا تشکیل می دهند، در یک محدوده زمانی پنجاهساله که مصاف با برخی از رویدادهای اجتماعی ایران است، بوجود آمده اند از اهماین رویدادها در رابطه با قالیچه ها، اخبار و ارمفان هایی بود که مسافران ایرانی دربازگشت از فرنگ درباره زنان اروپایی با خود می آورندچگونگیزندگی زنان اروپا و هویدا شدن آنها با سر برهنه در کوچه و خیابان ، از شنیدنی هایآن زمان بودمخصوصاً وقتی این گونه تعاریف با عکسها و کارت پستالهایی  با تصویر زنان اروپایی همراه بودتصاویر تخیلی که نقاشان ایرانیاز زنان تصویر می کردند با اینتصاویر، تفاوت های زیادی داشت از این رو تصاویر چاپی اروپایی  موجبات حیرت و تحسینبسیاری را فراهم می کرد زیرا در آن زمان زن در ایران، در چادر و انواع روبنده محصوربود وشکل و اندامش کمتر به چشم می خورد...[4]».ادامه دارد...



[1] - نک : مجموعه مقالات کتاب ماه هنر / شماره 49و50/ مهر و آبان سال 1381/ اسطوره و جنسیت .  

[2] -http://www.patish.blogfa.com/post-1.aspx

 

[3] - برای مطالعه نک :مقاله موقعیت اجتماعی زنان در عصر قاجار ,نشریه پیام تاریخ ,شماره 5, تیرسال 1382 .

[4] - نک : بیانی . شیرین ,(1383),« زن در ایران عصر مغول » , انتشارات دانشگاه تهران , تهران .