سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مریم وبلاگ

تقدس کلمه از منظر ادیان(یهود)-1

قسمت دوم-

طبق نظرقبالا کلام خدا درحروف عبری خلاصه شده است وهر کدام قدرت خاصی دارند و بیان و تلفظ صحیح کلمات میتواند تاثیراتی بر افراد ویا محیط اطراف بگذارد قبالیستها برای درک ذات مقدس الهی از فلسفه آفرینش انسان تعلیم می گیرند رابطه آن را به یک اشع? نسبت به خورشید تشبیه کرده اند که این اشعه میبایست به مبدا اصلی خود باز گردد که راه بازگشت به مبدا میبایست از خود شناسی شروع شود و سپس از طریق آموزش ودرک نام اعظم خداوند میتوان در این راه قدم گذاشت، و چون اسامی خداوند در عبری خیلی مقدس بود و این نام مقدس را نمی توان بدون درک و علم کافی بیان کرد از این رو همان طور که ذکر شد یکی از ده فرمانهای تورات امر بر این دارد که نام خداوند را بیهوده بر زبان نیاوریم.

کلمات عبری دارای خواص و انرژی بخصوصی است و بیان نام خداوند در عبری یکی از مواردی است که در قوانین یهود با احتیاط زیادی تلفظ میشود نام اعظم خداوند در عبری ?-?-?-? است وهیچ یهودی حق تلفظ آن را ندارد واز نظر قبالا کتابها در مورد این نام نوشته شده اگربخواهند این نام مقدس راحرف به حرف و همانطور که دیده میشود به عربی بنویسندیاهومیشود که یهودیان در مورد بیان آن نیز بایستی با احترام عمل کنند ناممقدس دیگر باریتعالا در عبری ?-?-? است و همچنین اگر این کلم? مقدس عبری را همانطور که دیده میشود بدون تلفظصحیح عبری حرف به حرف به عربی بنویسنداللهمیشودواز آنجا که انسانها در آن درجه تقدس نیستند که اسم عبریذات الهی را در موارد روزمره استفاده وبه زبان آورند در بیان خود برایاشاره به اسامیالهی از کلم?به  معنی"آن نام" است استفاده میکنندواگراین کلمه را همان طور که هست بدون تلفظ صحیححرف به حرف به عربی بنویسند کلم? هاشم میشوددر قانون یهود کتابهای مذهبی و تورات بخصوص نام خداوند در کتب پس از فرسوده شدن به دلایلی که بطور خلاصه ذکر شد آنها را مانند جسد یک انسان به خاک میسپارند.این قوانین در یهود تقدس و قدرت حروف عبری را بیان میکند و از انسانها میخواهد که ازاین قدرت کلام خود همیشه در جهت مثبت استفاده کرده واین نیروی عظیم را که خداوند برای سازندگی امانت داده است را برای پیشرفت استفاده کنند[1].

 با این نحوه اندیشه بود که علم حروف و اعداد در فرقه قبالای عبریان با زبان و خط عبری و در جماعت حروفیه با زبان و خط عربی بارور شد و فقط کسانی که صاحب مرتبه طریقت می بودند می توانستند با علم سیمیا[2] در حروف – اعداد – افراد – اشیایی که در نظام کیهان به این اعداد حروف وابسته اند تصرف کنند در سفر پیدایش آمده که خدا با کلام خـود می آفریند(در ابتدا خدا آسمان و زمین را آفرید ..وخدا گفت روشنایی شود و روشنایی شد و خدا روشنایی را دید که نیکو است )( سفر پیدایش ,1:1-4 ) همچنین در کتاب بن سیراخ بیان شده است « خداوند با کلام خود مخلوقات را پدید آورد و آفرینش فرمان بـر اراده اوســت » ( بن سیراخ ,42:15) در آغاز دعای حضرت سلیمان ع آمده «خدای پدران , خدای رحمت , تو که با کلام , جــهان را آفـــریــــدی...»( ماسون ,1385 :160) در اندیشه یهود این حقیقت وجود دارد که دانش خداوند یکتا همان الفبای خلقت است زیرا از نظر قبالاها حقیقت اصلی آفرینش در خدا است تا جایی که بیان میشود « خلقــــت از( هیچ) وجه ظاهری فعلی است که در خود خدا واقع می شود یعنی آشوبی که در این سوف پنهان از حالت سکون به خلقت رو می کند و این آشوب فعل خلق در خویشتن اوست که سر بزرگ اشراق است این آشوب را می توان بسان و قفه ایی در اراده نخستین خدا داشت و اغلب اشراقیون قبالا استعاره ایی بکار می برند و آن لــغـت عــبـــری ( این ) به معنی هیچ است که با حرکت آن خدای باطنی و نورش را آشکار می کند این تحول بنیادین این سوف کامل توصیف ناپذیر را به هیچی تبدیل می کند یعنی همان تاج الوهیت است نقطه نخستین در هیچی مرکز اسرا رآمیز ی است که جریانات اشراق در گردش است و این همان نقطه آغاز منشا هستی است و اولین کلمه کتاب مقدس از آن صحبت می راند در کتاب زوهر آمده هنگامیکه اراده شاه بر خلقت قرار گرفت این سوف مانند غبار و مه از نور در خود تاریکی ساخت هیچ رنگی نداشت بعد رنگها بوجود آمد ورای این نقطه هیچ چیز شناخته نمی شود لذا ان را ( رشیت ) گویند یعنی همان کلمه اول این خلق عالم یکباره و در یک لحظه در اندیشه او واقع شد در حقیقت چون علم او به موجودات نیازمند معلول نیست پس دانــش خداوند هـــــمان الفـــبای خلقـــــت اســت »( شنکایی ,1381 :197و198 ) این نـــــور ( سوف ) آغاز گر هر گونه تجلی ( رشیت ) یا ( آغاز ) نامیده شد و نخستین کلمه ایی است کــــه تورات با آن آغاز می شود 

ادامه دارد...

[1]   - نک : برداشت از مقاله الله , سایت shalomiran     به بخش منابع سایتها رجوع شود .

[2]   -simya   علم اسرار و خواص حروف است آنها برای حروف چهار طبع یا خاصیت برشمردند و شامل (آتش – هوا – آب- خاک ) است و چون نام ها از حروف ساخته شدند پس آن 4 طبع در اسامی بطور پنهان داخل شدند و به این طریق اسم ها در عالم طبیعت نفوذ کرده و به شمایل دیگری که میتوان به ان نفوس ربانی گفت در عالم طبیعت تصرف می کردند (خیاوی , 1379 :112).