سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مریم وبلاگ

مبانی نظری هنر ادیان(هندو)-1

قسمت دوم-

سه ویژگی هنر هندویی ( عبادت : سادنه ) ( ذکر : مانترام ) ( مراقبه : دیانا ) است زیرا هر سه به هنرمند هندویی یاری می دهد تا در سایه تعالیم اوپانیشادها و وداها به عمق وجودی خود و اشیاء پی برده تا بدینوسیله تمام تصورات ذهنی را برای عینیت بخشی به خدای برهمن بکار گیرد عبادت و ذکر و مراقبه با نوعی دستور و برنامه آیینی تحـــقــق می یابد و هنرمند را در مسیری قرار می دهد تا در اجرای مناسک آیینی خود به راز الهی پی برده و به ان واصل شود و در نهایت به اتحاد برهمن و آتمن رسد ( آنچه هنر هندویی بدنبال آن است ) .

 تمام ارکان آیین هندویی بر اعتقاد به یگانگی وجود الهی و یکی شدن انسان با او پی ریزی شده است وجود الهی که در اشکال خدایان سه گانه هندویی متجلی است یعنی خدای برهمن ( آفرینـــــنده ) خدای ویـــشــنـــو ( نگهدارنده ) خدای شیوا ( ویران کننده ) با این دیدگاه هنر هندو برای رسیدن به حقیقت وجودی راهی پیش پای هنرمند سنتی قرار داده است تا از طریق آن بتوان در سایه ایمان به برهمن به حقیقت وجودی خود دست یابد و با کشف و شهودی عارفانه صورت الهی را بازنمایی کند یکی از این راهها آیین یوگا است و فهم تفکر هندویی فقط با تعالیم یوگا امکان دارد زیرا هدف آموزشی یوگا دستیابی به تمرکز فکری است که هنرمند می تواند با ذکر و مراقبه و عبادت بصیرت دل یافته و حقیقت وجودی اشیاء رادر یابد ( اشیاء و آثار هنری ) به منزله قالبی برای جایگزینی همان روح اعظم ارزش معنوی دارد و هنرمند هیچ گاه وجه تمایزی بین خود و موضوع اثر هنری قایل نیست و قالب هنر او به منزله بخشی از موضوع اثر متعالی است یکی شدن آتمن یا نفس خودی با برهمن مقصود اصلی آیین ودانتا است که از تعالیم اوپانیشادهای هندو بـظــــهور می رسد و تمام قواعد هنر آنها بر این اساس شکل گرفته اند و زمینه ایی برای نیایش خدایان در قالب هنری هستند هنرهای مقدس هندویی هنر پیکر تراشی موسیقی رقص معماری است که بر اساس تعالیم مکاتب هندویی بوجود امده اندو جوهره همه این اشکال هنری در اوپانیشادها قرار دارد آنها اولین منابع مکاشفات روحانی هنرمندند و ریشه ان در نظام برهمن قرار دارد « در اوپانیشادها اعتقاد به همانندی حس معرفت فردی با خویشتن اعلای غیر قابل درک یا براهمن و باطنی ترین اصل عالم است زیرا بر اساس تعالیم اوپانیشادها بر چگونگی اتحاد روح فردی با روح جهانی استوار گشته است روح فردی آتمن است و صفاتی دارد که روح مطلق جهانی بران موصوف است و بالاترین مرتبه معرفت همان براهما جی نانا است که به معنی رسیدن به معرفت برهمن یا حقیقت مطلق و یگانگی هستی است و این معرفت موجب میشود تا روح فردی با روح مطلق کل به یگانگی رسد و به همین علت رهــایی از قیود و ورود به ســـاحـــت موکـــــشا اســــت  » ( کوماراسوآمی , 1382 :55 )سراسر اندیشه فلسفی هندویی حاکی از حضور روح مطلق برهمن یا پروشا است که در ساحت زمان و مکان مادی قرار ندارد و هنرمند هندویی برای تصویر سازی از این روح مطلق از جهانی دیگر درس می گیرد تا بتواند در مرتبه شور و اشراق باطنی به خویشتن خویش دست یافته و به نوعی معرفت باطنی برسد ودانتا از مهمترین مباحث حکمی هندویی است و تماما بر اصل اتحاد برهمن و آتمن استوار می باشد زیرا بر اساس تعالیم ان برهمن با کلام مقدس ( اوم ) این عالم را ساخته و همه چیز از اوست و برهمن خدای یگانه هستی است که عالم را خلق کرد و هر چه در عالم است مظاهر اوست کل مطالب ودانتا بر اساس تفاسیر کتاب ودا اوپانیشادها بیان می شود و این مکتب اعتقاد دارد آتمن همان برهمن است و آموزه آن در یکی شدن آتمن وجودی انسان ( حقیــــقت انسان ) با ( برهمن ) خلاصه می شود آنها عقیده دارند عالم چون برهمن است و برهمن همان آتمن است پس انسان و طبیعت به منزله ( انسان کبیر ) و انـــسان ( انسان صغیر ) محسوب می شود در بخش دیگر این نظام برای رسیدن آتمن به برهمن راههایی مطرح کردند کــــه می بایست طی 4 مرتبه حاصل شود ابتدا اتمن در مرتبه بیداری قرار می گیرد که عالم حواس است و اولین مرتبه وجودی آتمن بحساب می آید اما در مرتبه دوم انسان به خواب می رود و وارد رویاء می شود و در مرتبه سوم حقیقت وجودی آتمن در مرحله ایی قـــــرار می گیرد که خواب عمیق است و بدون رویا است مرتبه ایی که شخص مرتبه خواب رویا گون را هم ترک کرده و وارد خواب عمیق می شود این مرتبه نوعی یکپارچگی را بوجود می آورد و در آن همه چیز با هم یگانه است یعنی همه تمایزات از بین رفته و انسان به بیرون و درون خود آگاه نیست اما در مرحله چهارم حقیقت وجودی آتمن آشکار می شود و شخص در مرتبه ایی است که به واقعیتهای بیرون و درون هم اگاهی ندارد زیرا اصلا آگاهی در کار نیست و این مرتبه تماما خاموشی به بیان بودا ( نیروانا ) است یعنی قلمرویی که در آن هنر هندویی ظاهر می شود در این مرحله هنرمند به مقامی می رسد که حقیقت ازلی اشیاء را می بیند که به ان ( تتوه ) گویند و ان همان حقیقت جوهری شی است که هنرمند هندو با چشم معنوی ( دیانا ) و یا ( ذن ) به ان می نگرد و سعی دارد تا هر چه را دیده تصویر کند [1].ادامه دارد...



[1]   - برای مطالعه بیشتر نک : ( آریایی ,(1384 ) , بلخاری ,«نسبت عناصر اربعه با مربع و...»,:30 تا 32 ).