مریم وبلاگ

مبانی نظری هنر ادیان(هندو)

محقق و خواننده گرامی در صورت مطالعه و یا استفاده از این مطالب مبلغ 3000 تومان به شماره کارت اینجانب بنام مریم فدایی - بانک تجارت شماره کارت 6273531030083832وشماره حساب 0003435573494 واریز نمایئد با سپاس از حسن رعایت شرعی شما.

 

هـــــندوئیســـــم [1]

اصلی ترین رکن سازنده نظری هنر هندویی در اصل ( تجسم الوهیت ) قرار دارد زیرا« بخش اعظم آیین هندو عالم را همچون پیکر الوهیت می داند »(نصر ,1386 :68 ) برای فهم این جمله باید بارزه های فکری و نظری آیین هندو را شناخت زیرا به نحوی با جهان بینی و اندیشه هندوان نسبت به جهان هستی انسان کائنات ارتباط دارد که که به نوعی باعث گردید تا هنر هندو با منشاء دوگانه خود هم انسانی وهم کیهانی شود و اساس هنر انها بر اصل تناسب و تناظر بیان دو عالم صغیر ( انسان ) و عالم کبیر ( جهان هستی ) قرار گیرد در اندیشه هندویی بین هنر دینی و غیر دینی تفاوتی وجود ندارد زیرا تمام نظام اعتقادی و جهان شناسی آنها برپایه این اصل کیهانی برپا شده است در هنر هندویی آنچه مهم بنظر می رسد ( روح ) تجرد و تنزیه میباشد که هنرمند باید سعی نماید تا این روح را در هنر آیینی خود تصویر کند تا بدینوسیله انسان را به غایت و هدف هنر دینی برساند هدف هنر دینی از نظر آیین هندو رهایی از گردونه مرگ و زندگی است و این امر صورت نمی گیرد مگر اینکه انسان بتواند با رهایی از گردونه تناسخ خود را از زندگی پوچ و دروغین نجات داده و با بینایی و بصیرت دل , حقیقت وجودی خویش را کشف کند و به قلمرو بیداری برسد .

مبانی هنر دینی هندویی در نظام فکری و اعتقادی آنها جستجو می شود و شش مکتب فکری متفاوت برآن تاثیر دارد و از بین این مکاتب دو مکتب ( سانکهیه ودانتا ) همراه با آیین یوگا دستور العمل های بنیادی برای دریافت حقیقت وجود آدمــی ( خویشتن شناسی ) فراهم می کند تا سر انجام به اتحاد روح انسان با مبداء خود بیانجامد نکات اصلی هنر دینی هندویی در تعالیم اوپانیشادها و وداها قابل پیگیری است که تمام دستورات انها در رابطه با حقیقت وجودی ایراد شده اند طبق تعالیم دینی هندوها ساخت هر گونه اثر هنری می بایست در جهت رهایی و نجات باشد که به آن موکشا می گویند در وداها مفهوم رستگاری , کشف آن حقیقت روحانی است که در اوپانیشادها به ان اشاره می کنند و فقط از طریق ریاضت بدست می آید  «بر اساس تعالیم هندویی انسان باید چهار مقصود رادر زندگی در نظر داشته باشد و تا پیش از مرگ به ان برسد که شامل تقوی ودرست کاری ( دهارما ) مال و ثروت ارضای شهوات ( کارما ) رهایی و رستگاری ( موکشا ) است » ( ذکر گو , 1385 , « هنر دینی در آینه متون کهن هندو و آراء کوماراسوآمی » , :10 ) اما این حقیقت درونی چیست که هنرمند هندویی درصدد آشکاری سازی آن است همانطور که بیان گردید مکتب هندویی کهن ترین مکتب فکری و اعتقادی آسیا است و به یک اصل اعتقادی باور دارد که بوجود مقدسی بنام ( برهمن ) باز می گردد این وجود مقدس در تمام نظام های معرفتی و اعتقادی هندوان حضور مطلق دارد و در اشکال متفاوت هنری انها با نام های مختلف ظاهر می شود متفکران هنر هندویی معتقدند که در جهان فقط یک روح ( روح مطلق برهمن ) جاری است و با این روح تمام هستی جریان دارد این روح با حقیقت زندگی انسانها یگانه است و هنر هندو در صدد است تا به این روح تجسم بخشد هنرمند هندویی برای تجسم بخشی به این روح مطلق باید مراحلی باطنی را طی کند تا استعداد روحانی که در وجودش به ودیعه گذاشته شده نسبت به این روح بیدار گشته و به بزرگی حقیقی برسد رسیدگی به این بزرگی با شهود نفس بدست می آید و فقط در سایه اتحاد نفس حقیقی به تمام هستی امکان پذیر است و از اتحاد خود وجودی ( آتمن ) بـا ( روح برهمن ) بدست می آید بنا به اندیشه هندو اتحاد آتمن و برهمن راز رستگاری انسان هاست و هنر هندو از روح هنرمند حقیقی نشات می گیرد و این روح همان روح برهمن است که قصد دارد تا با اتمن وجودی انسان یکی شود یکی شدن روح انسان با روح برهمن از بارزه های اصلی هنر هندو است و به اصل وحدت به کثرت باز می گردد چیزی که علی رغم ظاهر چند گانه پرستی ودا جریان یکتا پرستی رادر هنر هندویی بوجود آورد و با وجود صورتهای مختلف هنر هندویی همگی به یک موضوع اشاره دارند که مظاهر یک حقیقت واحدند زیرا بنا به تعالیم اوپانیشادها ( وحدتی که باعث کثرات می شود فقط به یک وجود مطلق باز می گردد و تمام تنوعات صوری فقط کلمه و نام اند ) و خدایان متجسم هندویی صفات و اسماء آن حقیقت یـــکتــا ( برهمن ) می باشد که هر بار بصورتی ظاهر می شود با این دیدگاه هنر هندویی سرشار از تصاویر تجسد یافته الهی است که صفات و اسماء خدا را به صور متفاوت هنری در قالب تندیس نشان می دهد شاید به این دلیل است که « دین هندو را دین حلول الهی می خوانند » ( اهیوم , 1369 : 39 )تمام نظام اعتقادی هنر هندویی بوجود یکتای برهمن گواهی می دهد و سعی دارد تا با صور هنری بخدا تشخص ازلی بخشد زیرا عقیده دارند این نوع تصویر سازی باعث ارتباط و پیوند انسان با خدای نادیده می شود آنها همواره برای هر نوع آفرینش هنری از آداب و مناسک خاص استفاده می کنند که ریشه در تعالیم دین هندو دارد و این تعالیم از طرق مناسب راهی مناسب برای رسیدن به روح فردی و اتحاد با برهمن قلمداد می شود .ادامه دارد...



[1]   - برای مطالعه بیشتر نک : ( ریخته گران . محمد رضا , ( 1385 ) , « هنر و زیبا شناسی در شرق آسیا » , فرهنگستان هنر , تهران ).