مریم وبلاگ

مبانی نظری هنرادیان(مسیح)-2

 

قسمت سوم-

در اغاز پیدایش و تحول هنر مسیحی هر گونه تصویر سازی از مسیح محل نزاع قرار گرفت و حتی ساخت شمایل را ممنوع می دانستند اما بعدها با رواج اندیشه ( روح القدس ) که با پدر ( خدا ) هم گوهر است خدا مداری مسیح تکوین یافت و بهره برداری مذهبی از شمایل ها مورد قبول قرار گرفت زیرا منشاء اشیا ء هنری را با منشاء الهی یکی دانسته و عقیده داشتند هر چیزی به منزله آیات و نشانه و مظهری از اسماء الهی است تا اینکه در قرن 8 م هنر مسیحی به دو بخش تقسیم شد و گروهی در شرق بیزانس تمثال را به مثابه ترویج بت پرستی دانستند و ان را تحریم کردند و بیشتر به استفاده از رموز تجریدی و گیاهی علاقه داشتند و گروه دیگر در غرب بیزانس جزو شمایل پرستان قرا رگرفتند سرانجام با نظریه گروه دوم صورتهای مقدس ( شمایل ) تجسم روح القدس تلقی شدند و با رای هفتمین شورای جامع مسیحی با استدلال اینکه خدای متعال در حد ذات در وصف نمی گنجد اما چون ( کلمه ا....) در طبیعت انسانی ظاهر شده است وصورت انسانی عیسی ع این تجسم را یادآوری می کند آیین عبادی شمایل را جایز دانسته و به ان جنبه شرعی دادند بگفته ابن عربی مردم بیزانس هنر نقاشی را به کمال رساندند زیرا از نظر انها فردانیت حضرت عیسی ع که در تصویر او جلوه گر می شود بهترین وسیله برای توجه و تمرکز به سوی توحید الهی است و هنر مسیحی می بایست مطابق با چنین برداشتی نسبت به حضرت عیسی ع و خداوند متعال میراث دار هنری تصویری و تشبیهی باشد زیر ا اساس هنر ان بر پایه تجسد کلام الهی است کلام الهی لوگوس یا صورت مجسم خدای باریتعالی در صورت تشبیهی حضرت عیسی ع که همان روح الله است .