سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مریم وبلاگ

مبانی نظری هنر ادیان(اسلام)-1

قسمت دوم -هنر اسلامی با استفاده از تعالیم معنوی پیامبر اکرم ص و دستورات حکمی قرآن کریم انسان را به سرمنشا ء ازلی خود تذکر می دهد و سعی می کند تا فضایی روحانی و معنوی را خلق کند تا به مومن تقرب بخشد این نحوه اندیشه باعث شکل گیری دو نمونه هنرمقدس اسلامی شد یعنی معماری مساجد و خوشنویسی اسلامی .

 معماری مساجد با خانه کعبه آغاز گردید و با ساخت اولین مسجد پیامبر ص ادامه یافت و خوشنویسی اسلامی به منزله عالیترین شکل بصری کلام خدا پیوندی نزدیک با نگره الهی و معنوی دارد تمام تزئینات و طراحی های اسلامی مساجد به همراه خوشنویسی اسلامی همگی روبه سوی توحید اند و هنرمندان مسلمان با استفاده از خلاقیتهای پویا , توانستند در هر بخشی از آن نام و یاد خدا را به عنوان تنها معبود ازلی با رجوع به نام اقدس الهی کالبدی عینی بخشند تا انسان مومن در هر لحظه و در هر مکانی حضور پنهان حقیقت مطلق را حس کند در نتیجه از نور , نقوش هندسی , ختایی و اسلیمی , فضای خلاء وار در تزئینات خود سود می جویند تا همان امر توحید را یادآوری کرده و نموداری از کثرت در وحدت و وحدت در کثرت باشند  تمام صور هنری اسلامی به تجرید روی آورده است زیرا هیچ چیز نباید مانع از حضور الهی شود و این اندیشه توحیدی اسلام به هنرمند مسلمان یاری کردتا در آفرینش های هنری خود به تشبیه و تنزیه روی آورد تنزیه هنر اسلامی ریشه در تقوایی هراس آلود ناشی از ترس به ا... دارد که نوعی ورع الهی در روح و اندیشه مسلمان ایجاد کرد و باعث شد تا هنرمند اسلامی هیچ گونه علاقه ایی به واقع گرایی نداشته باشد و بیشترین گرایش هنری بسوی نقوش تجریدی بوده و طرح های تزئینی او زیر بنای هنر اسلامی محسوب شود پس بهره برداری از تمثال و شمایل تحریم می شود و هنرمند بیشتر سعی می کند تا به تصویر سازی از جهانی دیگر بپردازد که تماما حاصل کشف و شهود عارفانه ناشی از عالم خیال و مثال هنرمند است چنین هنری الزاما قدسی است و می بایست با زبان رمز و اشاره بیان گردد زیرا هنرمند از عالم دیگری محاکات می کند که از سنخ مادی نیست  محور مرکزی هنر اسلامی از احدیت برخاسته و هیچ فرم بصری را شایسته تصویر گری آن نمی داند پس از نماد گرایی در جهت تجسم بخشی صفات و کلام الهی استفاده می کند و به این لحاظ هنر اسلامی سرشار از نقوش مجرد است که به زیباترین صور ممکن عناصر طبیعی را به اشکال تجریدی و هندسی تغییر فرم داده تا از این طریق حقیقت ماورایی اشیای مادی را تصویر کند .

 از انجا که ارکان ساختاری هنر دینی برپایه اعتقادی همان دین استوار است و هنر اسلامی از ان سوا نیــست می بایست برای مطالعه مبانی نظری این هنر به اندیشه های اعتقادی اسلام نسبت به منشاء هنر پرداخت بگفته بورکهارت هنر از دیدگاه اسلام عبارت از « ساخت و پرداخت اشیاء بر وفق طبیعتشان است که خود حاوی زیبایی بلقوه است و بر این اساس وظیفه هنرمند مسلمان این است که زیبایی را که جوهر هنر است بر آفتاب انـــتدازد » ( بورکهارت , 1365 :16 ) منظور از ساخت و پرداخت اشیاء نمایش زیبایی ذاتی آن ناشی از بصیرت دل و روح هنرمند مسلمان است زیرا توجه هنرمند اسلامی  به اشیاء و پدیده های پیرامون به مثابه راهی برای دستیابی به فهم حقیقت اشیا ء است  که به هنرمند یاری می دهد تااز ظاهر شی  به باطن  آن سیر کندو این حرکت عارفانه همواره بر پایه معرفتی روحانی صورت می پذیرد که به ان حکمت هنر اسلامــی می گویند  متفکران اسلامی در این رابطه به مواردی قایل اند که یکی از اصلی ترین آن وجه ظاهر و باطن اشیاء است که سبب گردید تا هنرمند در هر کدام از اشیاء جلوه خاصی از جلوه های حق تعالی را ببیند زیرا هر موجودی در هر مرتبه ظاهر و باطنی دارد و با مطالعه ظواهر اشیاء با چشم بصیرت و دانایی می توان به باطن پنهان ان پی برد در هنر اسلامی منظور از درک باطن اشیاء , دریافت جمال باطنی است که به هنرمند یاری می دهد تا واقعیات نهفته ان را کشف و حقایق آن رادرک کند به این دلیل است که عقیده دارند هنر اسلامی نوعی بینش است که به هنر مند بصیرت و بینایی معنـــوی می بخشد تا در سایه دستورات متعالی به دیگر جنـــــــبه های حکمت هــنر اسـلامــــی ( شهود عقلی آیه نگاری عبادت و فنا فی ا....) دست یابد هنر اسلامی همواره بر علم باطنی استوار بوده و به ظاهر اشیا ء نظری ندارد و حقیقت آن از بطن دین اسلام سرچشمــــه می گیرد تا جایی که دعای مشهور پیامبر اسلام ص  را به یاد می آورد که می گفتند« خدایا حقایق اشیا ء را آنطور که هست به من بنما » ( مطهری , 1369 : 49 ) ( خداوند مبداء و منتها و ظاهر و باطن جهان است سوره حدید آیه 3 ) هنرمندی که با چشم دل از صورت اشیاء به باطن ان می رسد به جوهره شی رسیده است و از این طریق می تواند به آثار خود معنویت بخشیده و ان را به ساحت قدسی نزدیک کند و این بدست نمی آید مگر با شهود عقلی که توسط ان هنرمند به حقیقتی ماورای حس دست می یابد شهودی که هنرمند اسلامی را به عالم معنا پیوند داده است و در اینجا مقصود از عقل نیروی وسیع تر از استدلال می باشد که می تواند حقایق ابدی را کشف کند و معنای عقل در اسلام این است ایمان کامل نمی شود مگر اینکه با عقل نورانی شود زیرا فقط در سایه چنین عقل نورانی است که انسان قادر به درک معنای توحید می شود و انچه می تواند بر صورت و محتوای هنر اسلامی تاثیر مثبت بگذارد شهود عقلی است و هنرمند مسلمان بواسطه معنویت نهفته در روح اسلام قادر به کسب این شهود می باشد .

شهود عقلی انسان[1] را در مرتبه ایی قرار می دهد تا عقل اش برای دلایل عقلی و ریاضی هم فعال گردد و شرایطی برای او فراهم می کند تا در نحوه نگریستن و تامل در چگونگی امر خلقت پدیده ها و اشیای پیرامونش اصرار ورزد روحیه کاوشگری و جستجو گرانه انسانها در عرصه علم و دانش ناشی از این نوع نگرش عمیق است که باعث گردید تا نسبت به پدیده های طبیعت درک درستی داشته باشند تا جایی که در قران کریم آیات فراوانی نازل شده است و در ان به نگاه کردن دقیق انسانها به پدیده ها تاکید می کند زیرا عقیده دارد با درست دیدن می توان به اسرار نهفته پدیده ها دست یافت و این درک و دریافت صحیح فقط با بصیرت و بینایی و نگرش آیه ایی امکان دارد ( ســــوره غاشیه آیه 17 وسوره روم آیه 50 ) در نتیجه غایت هنر اسلامی به تجلی زیبایی های باطنی مربوط می باشد که فقط در سایه درست نگریستن و تعمق در عمق اسرار وجودی اشیا با شهود عقلی بدست می آید و سبب میشود تا هنرمند بتواند بگفته بورکهارت این زیبایی الهی را بر آفتاب اندازد این جمله یادآور آن حدیث قدسی است که می فرمایند : ( من گنجی پنهان بودم و دوست داشتم تا شناخته شوم ) باور به اصل توحید و اعتقاد به یگانگی خداوند به هنرمند اسلامی یاری کرد تا برای خلق هر نوع صور هنری از علایم و نشانه های طبیعی استفاده کند و با زبان رمز و اشاره زیبایی های نهفته آن را تجلی بخشد چنین هنرمندی باید به ان درجه از درک حقایق می رسید تا بتواند به ضمیر اشیا پی ببـرد در غیر ایــن صـــور ت  ( نشـــانه رمز )علایم پدیده های هستی را نمی شناخت زیرا پدیده ها و اشیای خلقت تماما آیات الهی اند و قرآن بارها انسانها را به تامل و نگریستن به انها دعوت می کند و کشف حقایق و اسرار طبیعت را از نشانه های اعتقادی به وجود خداوند می داند دانشمندان اسلامی همواره زیبایی طبیعی را از آیات خدا دانسته اند و درک ان را آیتــی می دانند و به دونوع نگرش آیه ایی و تسبیحی قایل می باشند این نوع نگریستن زمینه مناسبی برای هنرمند اسلامی است تا در فضای ان از هستی شناسی بگذرد و به معنا شناسی برسدزیبایی خداوند در ضمیر پدیده های خلقت پنهان است و یکی از پیام های قرآن کریم به این موضــــوع اشـاره می کند تا همگان را به درست دیدن دعوت کند با چنین اندیشه ایی هنرمند هم ظاهر و هم ماورای اشیاء را می بیند و دیدار او نوعی مکاشفه است که قصد می کند حقیقت معنایی را بیان کند به این علت کل طبیعت برای او به منزله تجلی گاه حقیقت ازلی ارزش دارد هنر اسلامی به آیات و نشانه های طبیعت توجه دارد و طبیعت و اشارات باطنی آن را به شکل و فرم آیه نگاری تجسم می بخشد زیرا هنرمند مسلمان سعی می کند تا جوهره شی را تصویر کند این تجسس هنرمند  به عقل سلیم و دید درست هنرمند بستگی دارد تا به او یاری دهد حقیقـــــت وجودی اشیاء را آشکا رکند حقیقتی که در چهار چوبی از نظام هماهنگ زیبایی تناسب تعادل خود را نشان داده است .



[1]   - برای مطالعه بیشتر نک : ( رهنورد . زهرا , ( 1384 ) , « حکمت و هنر اسلامی » انتشارات سمت , تهران ).